مقالات
فضای پازتیو در هنر
(فضای پازتیو Positive space) و (نگاتیو negative space) نقش مهمی را در تعین کلی ترکیب بندی اثری هنری ایفا می کنند. با شناخت فضای پازتیو و نگاتیو و به کارگیری دانش خود در این زمینه، قادر خواهید بود به موفقیت بیشتری در طراحیِ کمپوزسیون دست یابید.
دلیل اهمیت فضا در هنر
فضا به مخاطبان مرجعی برای تفسیر اثر هنری ارائه می کند. فی المثل، شما به عنوان طراح ممکن است شیئی را بزرگتر از دیگری بکشید بدین معنا که به مخاطب نزدیک تر است. به همین شکل یک قطعه از هنر محیطی ممکن است به شیوه ای کار گذاشته شود که بازدید کننده را در خلال فضا راهنمایی کرده و به پیش ببرد.
دوره مبانی هنرهای تجسمی
فضای پازتیو چیست؟
به بیان ساده، فضای پازتیو در قالب محدوده ای توصیف می شود که موضوعات یا نقاط توجه هستند، مانند صورت فرد یا فیگور در یک پرتره، اشیاء در نقاشی طبیعت بی جان یا درختان در یک تابلوی منظره.
فضای پازتیو، نقاط تمرکز یا مناطقی در یک اثر یا طراحی است که موضوعات اصلی به شمار می آیند. معمولا قرار بر این است که کاراتر، پویاتر و برانگیزاننده تر باشد. به عنوان مثال به همان کاسه در نقاشی طبیعت بی جان یا درختان در منظره بیندیشید.
فضای نگاتیو پس زمینه طراحی یک اثر هنری است در حالیکه فضای پازتیو پیش زمینه (پیشانی) آن است.
فضای پازتیو در گرافیک
فضای پازتیو و نگاتیو اصطلاحاتی هستند که از ترکیب بندی در هنر، طراحیِ گرافیک و عکاسی می آیند. فضای پازتیو موضوع یا محدوده مورد توجه در اثر گرافیکی است در حالیکه فضای نگاتیو منطقه حول نقطه کانونی را گویند. فضای پازتیو نقطه تمرکز تصویر است، خود سوژه.
دوره جامع طراحی گرافیک – Graphic Design
فضای پازتیو در طراحی دکوراسیون داخلی
فضای پازتیو جایی است که اشیاء اصلی قرار دارند؛ در حمام و دستشویی وان حمام است، آبریزگاه، روشویی، روشنایی و… در حالیکه در فضای نگاتیو فضای خالی حول آن ها و فی مابین این اشیاء است.
فضای پازتیو در معماری
فضای پازتیو، اشیاء یا گستره توجه در یک اثر معماری است، و فضای نگاتیو فضای پیرامونی نقطه کانونی را گویند.
فضای پازتیو به محدوده هایی باز می گردد که شیئ قرار گرفته است در حالیکه فضای نگاتیو مساحتی است که آن را احاطه کرده است. به عبارت دیگر، فضای پازتیو محدوده اصلی تمرکز است و فضای نگاتیو بک گراند.
فضای پازتیو و قواعد طراحی
فضای پازتیو از نظریه ها و (قواعد طراحیdesign principles) بهره می برد؛ قواعدی چون: تعادل، هم ترازی، تکرار، تنوع، هم جواری و فضا. طراحان با لایه بندی کردن رنگ ها یا استفاده از اشکال جهت ترمیم طراحی های نامتقارن، تعادل را برقرار می نمایند.
هم ترازی در هر طراحی یی حیاتی و ضروری می نماید. هم ترازی به شسته رفتگی کار و ترکیب بندی ساختار کمک می کند و به مولفه های طراحی مجال می دهد که به شکلی طبیعی در یکدیگر سیلان یابند. تکرار، تنوع و هم جواری تکنیک هایی هستند که به کاربران یاری می رسانند تا آنچه در طراحی انتظارشان را می کشد، پیش بینی نمایند.
به هنگام طراحی فضای پازتیو آنچه که باید مورد مداقه واقع شود، عدم اتکا بیش از حد است. بسیاری از وب سایت ها، مصور سازی داده ها، پیش نمونه ها، طرح های کلی و دیگر موارد بیش از حد به تصاویر اصلی شان اتکا می کنند تا پیام برندشان را مخابره کند و در این راستا به فضای نگاتیو بی توجه اند.
استفاده هم زمان از فضای نگاتیو و پازتیو سبب می شود که طراحی ها متعادل به نظر آیند.
کارگاه طراحی
تعادل
این کار در هر اثر هنری متفاوت صورت می گیرد. گر چه رویکردهای مشابهی در این زمینه وجود دارد.
در آثار هنریِ تخت مانند نقاشی، طراحی و عکاسی، هنرمندان اغلب تمایل دارند تا فضای پازتیو را در یک سمت اثر امتداد دهند. این کار به فضای نگاتیو مجال می دهد تا مخاطب را به سوژه اصلی هدایت کند. گاهی ممکن است فضای پازتیو بر قاب غلبه کند و فضای نگاتیو مینی مالایز شود. و در برخی دیگر از اوقات، فضای نگاتیو غالب شود و فضای پازتیو بسیار کوچک باشد.
هر کدام از این رویکردها می توانند بر تلقی مخاطبان از اثر تاثیر بگذارند. فضای پازتیو تنها یکی از ابزارهایی است که هنرمندان می توانند برای سوق دادن مخاطب به آن گونه که تمایل دارند اثرشان دیده شود، به کار می گیرند. اگر فضای پازتیو به خوبی اجرا شود و با فضای نگاتیو در تعادل باشد، می تواند تاثیری شگرف بر جای بگذارد.
کاربرد فضای پازتیو در هنر
تمام آثار هنری واجد فضای پازتیو هستند، حتی آثار انتزاعی که علی الظاهر موضوع معینی ندارند. در این گونه آثار اشکال، خطوط یا قالب ها هستند که فضای پازتیو را می سازند.
فضای پازتیو به آثار دو بعدی محدود نمی شود. در مجسمه ها و دیگر کارهای سه بعدی، فضای پازتیو خود مجسمه و فضای نگاتیو محدوده پیرامون آن است.
سخن آخر
فضای نگاتیو و فضای پازتیو گر چه ظاهرا کارکردهای متفاوتی داشته باشند، دست در دست یکدیگر پیش می روند. برای آنکه یک طراحی برند هدفمند به نظر برسد، باید هر دوی آن ها را با تعاملی سازنده به کار گیرد.
فضای نگاتیو به کاربران مجال می دهد تا دمی بیاسایند و در نتیجه بر تمام جنبه های طراحی متمرکز شوند، در حالیکه فضای پازتیو خود نقطه کانونی است.