آنلاین
تحولات عکاسی
انجمنهای عکاسی – متشکل از افراد حرفهای و آماتور – در اواسط قرن نوزدهم شروع به شکلگیری کردند و باعث شد که عکاسی به عنوان یک رسانه زیباییشناختی مورد توجه قرار گیرد. در سال 1853، انجمن عکاسی، در لندن تشکیل شد و در سال بعد، «Société Française de Photographie» در پاریس تأسیس شد. در اواخر قرن نوزدهم، جوامع مشابهی در کشورهای آلمانی زبان، اروپای شرقی و هند پدیدار گشتند. برخی برای ترویج عکاسی طراحی شده بودند، در حالی که برخی دیگر تنها بر بیان هنری تأکید داشتند. در کنار این سازمان ها، مجلاتی که عکاسی را به عنوان هنر تبلیغ می کردند نیز ظاهر شدند.
در اولین جلسه انجمن عکاسی، رئیس، سر چارلز ایستلیک (که در آن زمان رئیس آکادمی سلطنتی نیز بود)، از نقاش مینیاتوری سر ویلیام نیوتن دعوت کرد تا مقاله «عکاسی در یک نگاه هنری» ژورنال of the Artistic Societyرا بخواند. استدلال نیوتن این بود که عکسها تا زمانی میتوانند مفید باشند که تا جایی که ممکن است بر طبق اصول پذیرفته شده هنرهای زیبا گرفته شوند. نیوتن پیشنهاد کرد یکی از راههایی که عکاس میتواند نتایج خود را شبیه به آثار هنری کن، این است که سوژه را کمی از فوکوس خارج کند. او همچنین روتوش لیبرال را توصیه کرد.
دوره جامع عکاسی - Photography
در پاسخ به این تمایل برای خلق عکسهایی که با یک مفهوم ثابت از آنچه «هنر» باید باشد مطابقت داشته باشد، چندین عکاس شروع به ترکیب چندین نگاتیو برای ایجاد یک چاپ کردند. این ترکیببندیها شامل ترکیببندیهایی بودند که برای عکسبرداری پیچیده در نظر گرفته میشدند؛ بنابراین عکاسی را فراتر از قابلیتهای به اصطلاح مکانیکی آن سوق دادند. نمونه معروف این سبک توسط O.G. رجلندر، یک سوئدی که در رم هنر خوانده بود و در انگلستان عکاسی میکرد. او به 30 نگاتیو پیوست تا چاپی 31 در 16 اینچی (79 در 41 سانتیمتر) با عنوان دو راه زندگی (1857) تولید کند، تمثیلی که راه سعادت از طریق کارهای نیک و راه و روش نفرین شده از طریق رذیله را نشان میدهند. رجلندر که این تکنیک را به تفصیل در مجلات عکاسی توصیف کرد، اظهار داشت که هدف او اثبات امکانات زیباییشناختی عکاسی به هنرمندان است که آنها عموماً آن را انکار میکردند. این عکس در نمایشگاه گنجینه هنر منچستر در سال 1857 نشان داده شد و توسط ملکه ویکتوریا برای شاهزاده آلبرت خریداری شد.
تکنیک رجلندر، هنری پیچ رابینسون، یک عکاس حرفه ای که به عنوان یک هنرمند آموزش دیده بود را تحریک کرد تا چاپهای ترکیبی مشابهی تولید کند. او با چاپ پنج نگاتیو به نام Fading Away که در سال 1858 تولید شد به شهرت رسید. این سوژه، دختری در حال مرگ، توسط منتقدان به عنوان موضوعی بسیار دردناک در نظر گرفته شد که نمیتوان آن را در عکاسی نشان داد. شاید اصالت ضمنی دوربین آنها را آزار میداد، زیرا نقاشان مدتهاست موضوعاتی با ماهیت بسیار حساستری ارائه کرده بودند.
رابینسون یکی از اعضای خوش بیان انجمن عکاسی شد و تدریس او حتی از عکاسی او نیز تأثیرگذارتر بود. در سال 1869 اولین نسخههای کتاب او به نام اثر تصویری در عکاسی منتشر شد. رابینسون فرمولهای ترکیب بندی را از کتابی در مورد نقاشی به عاریت گرفت و ادعا کرد که استفاده از آنها باعث موفقیت هنری میشود. او بر اهمیت تعادل و تقابل نور با تاریکی تاکید کرد. هسته اصلی استدلال او، این فرض بود که قوانین تنظیم شده برای یک فرم هنری را میتوان بر دیگری اعمال کرد.
تا زمانی که عکاسان معتقد بودند که عکاسی به عنوان هنر تقلید از نقاشی است، منتقدان هنری تمایلی به پذیرش رسانه جدید در یک موقعیت زیباشناختی مستقل نداشتند. پرترهها، زمانی که توسط هیل و آدامسون، نادار و کامرون تولید شدند، مورد توجه قرار گرفتند. اما صحنههای ژانر احساساتی، ژستها و چیدمانها برای دوربین – فاقد حقیقتی که تصور میشود – مشخصه عکاسی موضوع مورد بحث بود. این بحث در پایان قرن به اوج خود رسید.
عکاسی ناتورالیسم
در مخالفت با استراتژیهایی که رابینسون از آن دفاع میکرد، در دهه 1880، پزشک و عکاس انگلیسی، پیتر هنری امرسون، پیشنهاد کرد که عکسها باید طبیعت را منعکس کنند، «توهم حقیقت» را ارائه دهند و بدون استفاده از تکنیکهای روتوش، ترکیب مجدد چند چاپ یا استفاده از تنظیمات صحنهای تولید شوند. او معتقد بود که ویژگیهای منحصربهفرد شامل: لحن، بافت، و نور طبیعی در عکاسی، آن را به یک شکل هنری منحصربهفرد تبدیل میکند و هر گونه تزییناتی را که برای «هنر» استفاده میشود، غیر ضروری میسازد. این بدان معنا نیست که عکسهای او صرفاً مستند بودند؛ در واقع، کارهای او به نوعی جلوههای هنری مکتب باربیزون و نقاشی امپرسیونیستی تقلید میکردند، اما آنها از جلوههای هنری دستکاری شده معاصرانش اجتناب میکردند. دیدگاه های امرسون که به عنوان عکاسی طبیعت گرایانه شناخته میشود، از طریق انتشار گسترده او در سال 1889 با عنوان عکاسی طبیعت گرایانه و از طریق مقالات متعددی که در مجلات عکاسی در طول دهه 1890 منتشر شد، مخاطبان قابل توجهی را به دست آورد.
ایدههای نیوتن، رجلندر، رابینسون و امرسون – در حالی که به ظاهر متفاوت بودند – همه یک هدف را دنبال میکردند: پذیرش عکاسی به عنوان یک هنر مشروع. این تلاشها برای به دست آوردن مقبولیت، همگی در داخل تصویرگرایی گنجانده شد، جنبشی که مدتی در راه بود و در دهه 1890 و اوایل دهه 1900، زمانی که از طریق یک سری گروههای نمایشگاهی بین المللی تبلیغ میشد، شکوفا شد. در سال 1892، حلقه پیوندی توسط رابینسون، جورج دیویسون، رهبر جنبش آرت نوو، و دیگرانی که از تعصب انجمن عکاسی لندن ناراضی بودند، در بریتانیا تأسیس شد. این گروه نمایشگاههای سالانهای برگزار میکرد که آنها را «سالن» مینامیدند. در حالی که کار اعضا از طبیعتگرایی گرفته تا چاپهای دستکاری شده را شامل میشد.
دوره جامع عکاسی - Photography
جنبش های هنر عکاسی
عکاسی نقش بسزایی در جنبش های هنری مدرن ایفا کرد. عکسها و عکاسان یاری دهدندگان مهمی به جنبشهای هنری مانند: فوتوریسم، هنر پاپ، هنر فمینیستی و سایر مکاتب هنری بودند. با این حال، برخی از مکاتب هنری و سبکهای عکاسی پایدار، به شدت بر عکاسی به عنوان یک رسانه اصلی تمرکز میکنند. این شامل: باهاوس، عکس فوری زیبایی شناختی، عکاسی مستقیم، عکاسی خیابانی، فوتورئالیسم، تصویرگرایی، عکاسی خبری، عکاسی مد، عکاسی مستند، مکتب دوسلدورف، سوررئالیسم، دادائیسم،عکاسی انتزاعی، پست مدرنیسم.
چگونه عکاسی، هنر را تغییر داد؟
با فراگیرتر شدن عکاسی، این حرفه به خودی خود تبدیل به یک هنر شد، اما نقش سایر اشکال هنری، به ویژه طراحی و نقاشی را نیز تغییر داد. یک عکس میتواند تصویر دقیقتری از یک شخص، صحنه یا لحظه را به تصویر بکشد. عكاسي به سرعت جايگزين بسياري از انواع هنرهاي تجاري شد، كه قبلاً طراحي يا تصويرگري بر آن غالب بود. عکاسی به طور گستردهای جایگزین طراحی در تصاویر روزنامه، تبلیغات، تصاویر کتابهای درسی، پرتره و موارد دیگر شد. از بسیاری جهات، عکاسی هنر را دموکراتیک کرد و آن را در دسترستر، قابل حملتر و ارزانتر کرد. آثار هنری زیبا مانند پرترههای نقاشی شده قبلاً فقط برای طبقات بالا و کلکسیونرهای هنری ثروتمند موجود بود، اما یک تصویر عکاسی بسیار مقرون به صرفهتر و تولید آسانتر بود.
با شرکت در دوره جامع عکاسی، یک عکاس حرفه ای شوید.
همانطور که عکاسی قلمرو رئالیسم در هنر را در اختیار گرفت، به نقاشان و مجسمه سازان اجازه داد تا سطوح فزایندهای از انتزاع را کشف کنند. هنرمندان از واقعیت و موضوعات ثابت فاصله گرفتند و شروع به کشف ایدهها، رویاها، ناخودآگاه و شهود خود کردند. دیگر نیازی واقعی برای هنرمندان وجود نداشت که برای کشیدن یا نقاشی آثار هنری که افراد، مکانها یا چیزها را بهطور واقعگرایانه به تصویر میکشند و ثبت میکنند، به شدت تلاش کنند. در عوض، یک عکاس میتواند این صحنه ها و اشیاء را به سرعت و به راحتی ثبت کند. اگر به این هنر نسبتا نوطهور علاقهمند هستید؛ گالری ایده به تازگی، نمایشگاهی تحت عنوان پروژهی ۲۴ برای علاقمندان به عکس مستند برگزار کردهاست که در ادامه، بیانیهی این نمایشگاه را ذکر میکنیم:
پروژه ۲۴ ساعت، با هدف مستندسازی بشریت و احساسات انسانی در یک روز مشخص و بالا بردن آگاهی درباره مشکلات جهانی و ایجاد تغییرات مثبت در دنیا با حمایت خیریه ها آغاز به کار کرده و امروز در فضای هنر عکاسی در جهان بسیار شناخته شده است. تاکنون بیش از ۱۹۲۰۰ نفر از ۸۲۶ شهر از ۱۰۰ کشور در این پروژه شرکت کرده اند و ۲۶ نمایشگاه در کشورهای مختلف برپا شده است. در نمایشگاه بینالمللی پروژه ۲۴ ساعت در گالری ایده، قرار است آثار ۶۰ هنرمندی که به مرحله نهایی این رویداد بینالمللی راه یافتهاند مورد بازدید عموم قرار گیرد. هیئت داوران پروژه «۲۴ ساعت» را علی قلمسیاه، راگو رای، کیارنگ علایی، آوانی رای، فرهود نصیری، رنزو گرانده، الخاندرو مارتینز، فلور لوپز و ناتالی سایاگو تشکیل میدهند. سفیران پروژه ۲۴ ساعت در تهران، سارا هاشمی و محمدمهدی ملک هستند و رئیس سفیران این پروژه فرهود نصیری بوده است.