آنلاین
نشانه هاي هنر در عصرجديد
هنر جديد همچون گهوارهاي پرتنش، رويكردها و پديده هاي عصرخويش را درآغوش ميگيرد و با زايش و بازآفريني ياريگر تجربيات عيني و احساسي شخص هنرمند ميشود. اين فردگرايي كه ويژگي جهانگيرشدن نيز در بردارد نتيجه و فرايند رخدادهاييست كه متفكرين و آزاديخواهان هنردر دهه هاي پسين پيش قراولان آن بودند.تحولات سده بيستم هركدام به نحوي بيانگر سليقه شخصي و بيان جدید در ذهن هنرمند است كه با ابزار جديد به اجرا در ميآيد. در اين راستا عمدتا هويت هنرمند و ويژگيهاي اجتماعي و سياسياش بيشتر از دستاوردهاي هنرياش شهرت ميیابد.در اوايل دهه دوم سده بيستم بازتاب پديده كشف هسته اتم توسط رادرفورد در عالم فيريك هسته اي، همچون نظريه هاي جديد درباره مكان و زمان توسط انيشتين وروانكاوي نوين و كشف عوالم فراواقعي فرويد با پيشرفت حيرت آور صنعت و تكنولوژي، جهش هاي متنوع فكري و اجرايي را دربرداشت.هنرمند عصر جديد همچون تكهاي جدا مانده از انفجار قرن به انزواي خويش پناه ميبرد و شاكله سازنده خود را در اجتماعش مستحيل ميسازد. اين نقشهاي موازي و بسزا درحالي شكل ميگيرند كه فاني بودن و فراموش شدن از بارقه هاي آن است. هنر با محيط مي پيوندد و مخاطبين شايانش را با اشيای مضاف يا ابعاد نامتعارفاش شگفت زده ميكند.احترام و دست يازيدن به عناصرزيبايي شناسي درتاريخ هر دوره و دولت اجتناب ناپذير است. روح آدمي و ذوق نهادينه در او، ناخودآگاه سير در عوالم قبل از خود را تجربه ميكند. اين مشخصه بارها در ادوار هنري نمايان شده است و هنرمندان و صاحب نظران را دستخوش بازنگري و كشف دوبارميسازد.آرمان جنبش هنري، تفسير واقعيت به شيوه اصيل آن است اين اصل به ملاحظات سبكشناختي و اصول سازمانيافته قبل از خود بيتفاوت است، اما از سوي ديگر تعريف فرهنگي خود را به اشكال مختلف به ظهور ميرساند و از هر قشرفكري و طبقه اجتماعي پيروان خود را ميربايد.در واقع پيوستن نشانه هاي جديد با ارزشهاي كهن از بديهيات رايج در هر دوره ميشود و اين نقب به گذشته و بازآفريني به سمت مقولهای نو هنر جديد را نشانه دار ميكند. اما درعين حال هنر ديگر يك دارايي نيست كه همچون ظرفي قابل انتقال داراي ارزش هاي فرهنگي و اقتصادي باشد بلكه يك فرايند خود محور است كه حياتش كوتاه و نتيجه بخش است.با ظهورعصر جديد و سرعت و كثرت محصولات درسايه تكنولوژي، روي كارآمدن تبليغات وسرمايه داريهاي مدرن، جلوه هاي جذاب رايانه اي وصنعت جادويي سينما و تلوزيون، هنرمند سركش و نوجوانگارها و واقعيت حاضر را به يك سليقه همگاني و حاوي ايده هاي ناب رهنمون ميسازد. اين جهان پيش رو را مجذوب تابش تبليغات، رسانه ها و چرخش به سوي عكاسي ويديو و هنرمحيطي ميكند.تاكيد برمحتوا – تجزيه و تحليل روابط شكلي و انتخاب از هر ماده رايج و گاها دورريختني -شكستن تابوها- به پيشبرد مسير جلا ميبخشد و آزادي بيان در ابراز عواطف و مقاصد عقلاني را تواما طي ميكند.ايده در پرده ذهن شكل ميیابد. موسسه ايده يك نقطه مطمئن براي آفريدن يكايك ايده هاي ناب است. شناخت و اجرا مشخصه هاي بارز اين مسير است. در ايده سايرايده آوران را بازشناسيد، اجرا كنيد و با نمايش انگارهاي شكل يافته خود ايده بخش سايرين باشيد.