مدیریت و رهبری چه تفاوتی دارند؟ کدام مفید تر هستند؟

مدیریت و رهبری چه تفاوتی دارند؟ کدام مفید تر هستند؟

تفاوت‌های اساسی مدیریت و رهبری: کدام یک برای شما مناسب‌تر است؟

مدیریت و رهبری؛ دو روی یک سکه یا دو مسیر متفاوت؟

این پرسشی است که ذهن بسیاری از افراد، به ویژه آن‌هایی که در دنیای سازمان‌ها و کسب‌وکارها قدم می‌گذارند، را به خود مشغول کرده است. آیا مدیریت و رهبری دو مفهوم کاملا مجزا هستند یا در هم تنیده‌اند؟ کدام یک از این دو نقش، برای رسیدن به موفقیت در دنیای پیچیده امروز ضروری‌تر است؟ این‌ها تنها بخشی از سوالاتی هستند که در این نوشتار به آن‌ها پاسخ خواهیم داد.

در نگاه اول، ممکن است مدیریت و رهبری دو مفهوم هم‌معنا به نظر برسند. اما با کمی دقت بیشتر، متوجه تفاوت‌های اساسی بین این دو نقش خواهیم شد. مدیرانی که بر اساس قوانین و مقررات عمل می‌کنند و به دنبال حفظ نظم و انضباط در سازمان هستند، در مقابل رهبرانی که با الهام‌بخشی و ایجاد انگیزه، مسیر سازمان را روشن می‌کنند و به دنبال ایجاد تغییر و تحول هستند.

در ادامه، به بررسی دقیق‌تر تفاوت‌های مدیریت و رهبری، ویژگی‌های مدیران و رهبران موفق، و همچنین فرصت‌ها در مدیریت و رهبری و چالش‌های مدیریت و رهبری خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید تا به این سوال مهم پاسخ دهیم که کدام یک از این دو نقش، برای شما مناسب‌تر است.

آیا شما به دنبال ایجاد نظم و انضباط در سازمان هستید یا به دنبال ایجاد انگیزه و الهام‌بخشی در تیم خود؟ پاسخ به این سوال، می‌تواند به شما در انتخاب مسیر شغلی‌تان کمک شایانی کند.

مدیریت و رهبری

مدیریت و رهبری: تعریف و مفاهیم اصلی

مدیریت و رهبری دو اصطلاحی هستند که اغلب به جای هم استفاده می‌شوند، اما تفاوت‌های اساسی دارند.

  • مدیریت: به فرآیند برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل منابع یک سازمان برای دستیابی به اهداف مشخص گفته می‌شود. مدیران بر اجرای مؤثر وظایف و دستیابی به نتایج قابل اندازه‌گیری تمرکز دارند.
  • رهبری: فرایند تأثیرگذاری بر افراد برای دستیابی به یک هدف مشترک است. رهبران الهام‌بخش هستند و توانایی ایجاد انگیزه و تغییر در دیگران را دارند.

به عنوان مثال در یک شرکت تولیدی، مدیر تولید مسئول برنامه‌ریزی تولید، تخصیص منابع و اطمینان از کیفیت محصولات است. در حالی که مدیر عامل به عنوان رهبر، چشم‌انداز شرکت را تعیین می‌کند، فرهنگ سازمانی را شکل می‌دهد و تیم‌های مختلف را برای رسیدن به اهداف بلندمدت هدایت می‌کند.

تفاوت‌های اصلی میان مدیریت و رهبری

در دنیای پیچیده و پویای کسب‌وکارهای امروزی، دو مفهوم کلیدی مدیریت و رهبری همواره در کانون توجه قرار دارند. هر دو این مفاهیم برای موفقیت یک سازمان ضروری هستند، اما تفاوت‌های اساسی میان آن‌ها وجود دارد.

در ادامه، به بررسی دقیق‌تر دو مفهوم، تفاوت‌ مدیریت و رهبری و چگونگی ترکیب آن‌ها برای دستیابی به موفقیت سازمانی خواهیم پرداخت. جدول زیر تفاوت‌های اصلی مدیریت و رهبری را نشان می‌دهد:

ویژگیمدیریترهبری
تمرکزوظایف، فرایندها، نتایجافراد، چشم‌انداز، تغییر
سبکساختاریافته، مبتنی بر قوانینانعطاف‌پذیر، الهام‌بخش
مهارت‌هابرنامه‌ریزی، سازماندهی، کنترلانگیزه‌دهی، الهام‌بخشی، ارتباطات
رویکردحفظ وضع موجودایجاد تغییر
نگرشچالش‌های قابل حلفرصت‌های رشد
انگیزهپاداش‌های مادی و شناختحس تعلق و هدف مشترک
ریسک‌پذیریمحافظه‌کارانهریسک‌پذیر

بررسی تفاوت‌ مدیریت و رهبری

  • تمرکز: مدیران بر انجام کارها به صورت مؤثر و کارآمد تمرکز دارند، در حالی که رهبران بر ایجاد انگیزه در افراد و هدایت آن‌ها به سمت یک هدف مشترک تمرکز دارند.
  • سبک: مدیران به ساختار و قوانین پایبند هستند و از روش‌های سنتی برای مدیریت سازمان استفاده می‌کنند. رهبران به دنبال روش‌های جدید و خلاقانه برای حل مشکلات هستند و از تغییرات استقبال می‌کنند.
  • مهارت‌ها: مدیران به مهارت‌های فنی و تحلیلی قوی نیاز دارند، در حالی که رهبران به مهارت‌های ارتباطی، انگیزه‌دهی و الهام‌بخشی نیاز دارند.
  • رویکرد: مدیران بر حفظ وضعیت موجود و بهبود عملکرد فعلی تمرکز دارند، در حالی که رهبران به دنبال ایجاد تغییرات اساسی و بهبود سازمان در درازمدت هستند.
  • نگرش: مدیران به مشکلات به عنوان موانعی برای رسیدن به اهداف نگاه می‌کنند، در حالی که رهبران به مشکلات به عنوان فرصت‌هایی برای یادگیری و رشد نگاه می‌کنند.
  • انگیزه: مدیران از پاداش‌های مادی و شناخت برای انگیزه دادن به کارکنان استفاده می‌کنند، در حالی که رهبران با ایجاد یک محیط کار مثبت و حمایت از کارکنان، به آن‌ها انگیزه می‌دهند.
  • ریسک‌پذیری: مدیران معمولاً از ریسک کردن اجتناب می‌کنند، در حالی که رهبران برای دستیابی به اهداف بلندمدت، ریسک‌های محاسبه شده را می‌پذیرند.

در واقع، مدیریت و رهبری دو روی یک سکه هستند. یک سازمان موفق به هر دو نیاز دارد. مدیران برای اطمینان از انجام کارها به صورت مؤثر و کارآمد ضروری هستند، در حالی که رهبران برای ایجاد چشم‌انداز، انگیزه دادن به افراد و هدایت سازمان به سمت آینده ضروری هستند.

یک رهبر موفق هم باید مهارت‌های مدیریتی داشته باشد و هم الهام بخش تیم خود باشد. به همین ترتیب، یک مدیر موفق نیز باید بتواند به عنوان یک رهبر عمل کند و به تیم خود انگیزه دهد. یک مدیرعامل موفق، هم باید بتواند استراتژی‌های بلندمدت را تعیین کند (نقش رهبری) و هم بر عملیات روزمره شرکت نظارت داشته باشد (نقش مدیریتی).

ویژگی‌های مدیران و رهبران موفق

در حالی که مدیران و رهبران هر دو برای موفقیت یک سازمان ضروری هستند، اما نقش‌ها و مهارت‌های متفاوتی دارند. مدیران بر اجرای مؤثر وظایف و دستیابی به اهداف کوتاه‌مدت تمرکز دارند، در حالی که رهبران بر ایجاد چشم‌انداز، انگیزه دادن به افراد و ایجاد تغییر در درازمدت تمرکز دارند.

یک سازمان موفق به ترکیبی از مدیریت و رهبری نیاز دارد. مدیران می‌توانند به سازمان کمک کنند تا به صورت کارآمد و موثر به اهداف خود دست یابد، در حالی که رهبران می‌توانند به سازمان کمک کنند تا نوآورانه باشد، با تغییرات سازگار شود و به رشد و توسعه ادامه دهد.

مدیریت رهبری
مدیریت رهبری

ویژگی‌های مدیران موفق

ویژگی‌های بارز مدیران موفق عبارتند از:

  • سازماندهی: مدیران موفق توانایی تقسیم کارها به بخش‌های کوچکتر، تعیین اولویت‌ها و ایجاد یک برنامه اجرایی دقیق را دارند. آن‌ها همچنین می‌توانند منابع انسانی، مالی و فیزیکی را به طور موثر تخصیص دهند.
    • مثال: یک مدیر پروژه موفق، با ایجاد یک جدول زمانی دقیق، تعیین وظایف هر عضو تیم و نظارت بر پیشرفت کار، پروژه را به موقع و با موفقیت به پایان می‌رساند.
  • کنترل: مدیران موفق با استفاده از ابزارهای کنترل و ارزیابی، عملکرد تیم و پروژه‌ها را به طور مداوم پایش می‌کنند و اطمینان حاصل می‌کنند که همه چیز طبق برنامه پیش می‌رود.
    • مثال: یک مدیر مالی با استفاده از نرم‌افزارهای حسابداری، گزارش‌های مالی را تهیه می‌کند و از صحت و دقت آن‌ها اطمینان حاصل می‌کند.
  • توجه به جزئیات: مدیران موفق به جزئیات اهمیت می‌دهند و از اینکه همه چیز به درستی انجام می‌شود، اطمینان حاصل می‌کنند. آن‌ها استانداردهای بالایی را برای خود و تیم خود تعیین می‌کنند.
    • مثال: یک مدیر کیفیت در یک کارخانه تولیدی، با بازرسی دقیق محصولات، اطمینان حاصل می‌کند که محصولات تولید شده با بالاترین کیفیت به بازار عرضه می‌شوند.
  • مهارت‌های فنی: مدیران موفق به دانش و مهارت‌های تخصصی در حوزه کاری خود مسلط هستند. آن‌ها می‌توانند مسائل فنی را تحلیل کنند و تصمیمات آگاهانه‌ای بگیرند.
    • مثال: یک مدیر فناوری اطلاعات، با دانش عمیق از شبکه‌های کامپیوتری و امنیت اطلاعات، می‌تواند مشکلات فنی را شناسایی و حل کند.

ویژگی‌های رهبران موفق

ویژگی‌های شاخص مدیران موفق عبارتند از:

  • الهام‌بخشی: رهبران موفق با ایجاد یک چشم‌انداز جذاب و بیان یک ماموریت الهام‌بخش، به کارکنان انگیزه می‌دهند تا بهترین توانایی‌های خود را به کار گیرند.
    • مثال: مارتین لوتر کینگ با سخنرانی‌های الهام‌بخش خود، میلیون‌ها نفر را برای مبارزه برای حقوق مدنی سیاه‌پوستان در آمریکا متحد کرد.
  • چشم‌انداز: رهبران موفق یک دیدگاه روشن و بلندمدت برای آینده سازمان دارند و می‌توانند دیگران را برای تحقق این چشم‌انداز همراه کنند.
    • مثال: ایلان ماسک با چشم‌انداز تسخیر مریخ و ایجاد یک سیستم حمل‌ونقل پایدار، شرکت‌های فضایی و خودروسازی را متحول کرده است.
  • ارتباطات: رهبران موفق به طور موثر با افراد در سطوح مختلف ارتباط برقرار می‌کنند و می‌توانند ایده‌های خود را به وضوح بیان کنند.
    • مثال: باراک اوباما با توانایی سخنرانی و ارتباط برقرار کردن با مردم، توانست حمایت بسیاری از مردم را جلب نماید.
  • انعطاف‌پذیری: رهبران موفق می‌توانند به سرعت با تغییرات محیطی سازگار شوند و تصمیمات سریع و هوشمندانه بگیرند.
    • مثال: جک ما، بنیانگذار علی‌بابا، با انعطاف‌پذیری خود توانست شرکت خود را از یک فروشگاه آنلاین کوچک به یک امپراتوری تجاری بزرگ تبدیل کند.

چگونه مدیریت و رهبری در سازمان‌ها اجرا می‌شوند؟

پیاده‌سازی مدیریت و رهبری در سازمان‌ها، فرآیندی پیچیده و چندجانبه است که به عوامل متعددی از جمله فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، اندازه سازمان و اهداف استراتژیک بستگی دارد. در این بخش، به بررسی دقیق‌تر نحوه اجرای مدیریت و رهبری در سازمان‌ها و ارائه مثال‌های کاربردی می‌پردازیم.

مدیریت: ساختار و نظم برای دستیابی به اهداف

مدیریت در سازمان‌ها به صورت سیستماتیک و ساختارمند اجرا می‌شود. این فرآیند شامل مجموعه‌ای از فعالیت‌ها است که به سازمان کمک می‌کند تا به اهداف خود برسد. برخی از مهم‌ترین جنبه‌های مدیریت در سازمان‌ها عبارتند از:

  • برنامه‌ریزی: تعیین اهداف، تعیین استراتژی‌ها و ایجاد برنامه‌های عملیاتی برای دستیابی به اهداف
  • بودجه‌بندی: تخصیص منابع مالی به بخش‌های مختلف سازمان و کنترل هزینه‌ها
  • کنترل پروژه‌ها: نظارت بر پیشرفت پروژه‌ها، شناسایی موانع و اصلاح مسیر در صورت نیاز
  • ارزیابی عملکرد: ارزیابی عملکرد کارکنان و واحدهای سازمانی برای اطمینان از دستیابی به اهداف
  • مدیریت منابع انسانی: جذب، آموزش، توسعه و حفظ نیروی کار

به عنوان مثال در یک شرکت تولید خودرو، مدیر تولید وظیفه برنامه‌ریزی تولید، کنترل کیفیت محصولات، مدیریت زنجیره تأمین و ارزیابی عملکرد کارکنان خط تولید را بر عهده دارد. او با استفاده از ابزارهایی مانند نمودارهای گانت و نرم‌افزارهای مدیریت پروژه، به طور دقیق بر روند تولید نظارت می‌کند و اطمینان حاصل می‌کند که خودروها با بالاترین کیفیت و در زمان مقرر تولید می‌شوند.

رهبری: الهام‌بخشی و ایجاد تغییر برای آینده

رهبری در سازمان‌ها به معنای توانایی تأثیرگذاری بر افراد و هدایت آن‌ها به سمت یک هدف مشترک است. رهبران با ایجاد یک چشم‌انداز جذاب و الهام‌بخش، به کارکنان انگیزه می‌دهند تا بهترین توانایی‌های خود را به کار گیرند و به سازمان کمک کنند تا به رشد و توسعه ادامه دهد. برخی از مهم‌ترین جنبه‌های رهبری در سازمان‌ها عبارتند از:

  • ایجاد چشم‌انداز: تعریف یک آینده روشن و الهام‌بخش برای سازمان
  • الهام‌بخشی: ایجاد انگیزه و اشتیاق در کارکنان
  • تغییر ایجاد کردن: پذیرفتن تغییرات و هدایت سازمان به سمت آینده
  • تیم‌سازی: ایجاد تیم‌های قوی و با انگیزه
  • ارتباطات مؤثر: برقراری ارتباط موثر با کارکنان در همه سطوح سازمان

به عنوان مثال مدیرعامل یک شرکت فناوری، با ارائه یک چشم‌انداز بلندمدت برای تبدیل شدن به یک رهبر جهانی در حوزه هوش مصنوعی، به کارکنان خود انگیزه می‌دهد تا نوآوری کنند و به این هدف دست یابند. او همچنین با برگزاری جلسات منظم و ایجاد یک فرهنگ باز، به کارکنان فرصت می‌دهد تا ایده‌های خود را مطرح کنند و در تصمیم‌گیری مشارکت داشته باشند.

مدیریت و رهبری

کدام رویکرد برای سازمان شما مناسب‌تر است؟

انتخاب رویکرد مناسب برای پیاده‌سازی مدیریت و رهبری در هر سازمان، به شرایط خاص آن سازمان بستگی دارد. عواملی مانند اندازه سازمان، صنعت، مرحله رشد سازمان و فرهنگ سازمانی، در این انتخاب نقش مهمی ایفا می‌کنند.

  • سازمان‌های کوچک: در سازمان‌های کوچک، رویکردی ترکیبی از مدیریت و رهبری، با تمرکز بر ایجاد یک فرهنگ مشارکتی و تصمیم‌گیری مشترک، می‌تواند مؤثر باشد.
  • سازمان‌های بزرگ: در سازمان‌های بزرگ، ساختارهای مدیریتی پیچیده‌تر و سیستم‌های کنترل قوی‌تری مورد نیاز است. در عین حال، ایجاد یک فرهنگ رهبری قوی در سطوح مختلف سازمان، برای موفقیت بلندمدت ضروری است.

به عنوان مثال یک استارت‌آپ کوچک ممکن است از یک رویکرد رهبری کارآفرینانه با تمرکز بر نوآوری و انعطاف‌پذیری بهره ببرد. در حالی که یک شرکت بزرگ تولیدی ممکن است به یک ساختار مدیریتی سلسله‌ مراتبی با تمرکز بر کنترل کیفیت و بهره‌وری نیاز داشته باشد.

چالش‌ها و فرصت‌ها در پیاده‌سازی مدیریت و رهبری

پیاده‌سازی مدیریت و رهبری در سازمان‌ها با چالش‌های مدیریت و رهبری مختلفی همراه است، از جمله مقاومت در برابر تغییر، کمبود مهارت‌های رهبری، عدم تطابق بین ساختار سازمانی و اهداف استراتژیک و تغییرات سریع محیط کسب‌ و کار.

در عین حال، پیاده‌سازی مؤثر مدیریت و رهبری، فرصت‌های بسیاری را برای سازمان‌ها فراهم می‌کند، از جمله افزایش بهره‌وری، بهبود کیفیت محصولات و خدمات، افزایش رضایت مشتری و کارکنان، و دستیابی به اهداف بلندمدت.

یکی از چالش‌های اصلی در پیاده‌سازی رهبری در سازمان‌ها، مقاومت کارکنان در برابر تغییر است. برای مقابله با این چالش، رهبران می‌بایست با کارکنان ارتباط مؤثر برقرار نمایند، مزایای تغییر را به آن‌ها نشان دهند و از آن‌ها حمایت کنند.

مدیریت یا رهبری؟ کدامیک برای شما موثرتر است؟

انتخاب بین مدیریت و رهبری به عنوان یک مسیر شغلی، به علایق، مهارت‌ها و ارزش‌های فردی بستگی دارد.

  • مدیریت: اگر شما فردی سازمان‌دهی شده، دقیق و علاقه‌مند به برنامه‌ریزی و کنترل هستید، مدیریت می‌تواند مسیر مناسبی برای شما باشد. مدیران بر اجرای مؤثر وظایف، رعایت قوانین و مقررات و دستیابی به اهداف مشخص تمرکز دارند.
  • رهبری: اگر شما فردی الهام‌بخش، خلاق و علاقه‌مند به ایجاد تغییر و تحول هستید، رهبری می‌تواند مسیر مناسبی برای شما باشد. رهبران با ایجاد یک چشم‌انداز مشترک، انگیزه دادن به تیم‌ها و ایجاد یک محیط کار پویا، به پیشرفت سازمان کمک می‌کنند.

به عنوان مثال، یک مهندس که به جزئیات فنی علاقه‌مند است و توانایی بالایی در حل مسائل دارد، ممکن است به عنوان یک مدیر تولید موفق عمل کند. در حالی که یک فرد خلاق و باهوش که به ایده‌های نوآورانه علاقه‌مند است، می‌تواند به عنوان یک رهبر تیم تحقیق و توسعه موفق باشد.

نتیجه‌گیری: ترکیب مدیریت و رهبری برای موفقیت سازمانی

برای دستیابی به موفقیت پایدار، سازمان‌ها به ترکیبی از مدیریت و رهبری نیاز دارند. مدیریت به سازمان‌ها کمک می‌کند تا به صورت مؤثر و کارآمد به اهداف خود دست یابند، در حالی که رهبری به سازمان‌ها کمک می‌کند تا انعطاف‌پذیر باشند، نوآوری کنند و با تغییرات سریع محیط کسب ‌و کار سازگار شوند.

یک رهبر موفق:

  • چشم‌انداز ایجاد می‌کند: یک جهت روشن و الهام‌بخش برای سازمان تعریف می‌کند.
  • انگیزه می‌دهد: به کارکنان انگیزه می‌دهد تا بهترین توانایی‌های خود را به کار گیرند.
  • تغییر ایجاد می‌کند: از تغییر استقبال می‌کند و دیگران را برای پذیرفتن تغییر ترغیب می‌کند.
  • تیم‌سازی می‌کند: تیم‌های قوی و با انگیزه تشکیل می‌دهد.
  • ارتباطات مؤثر برقرار می‌کند: با کارکنان در همه سطوح سازمان ارتباط مؤثر برقرار می‌کند.

یک مدیر موفق:

  • برنامه‌ریزی می‌کند: اهداف را تعیین می‌کند و برنامه‌هایی برای دستیابی به آن‌ها تدوین می‌کند.
  • سازماندهی می‌کند: منابع را تخصیص می‌دهد و فرآیندها را بهینه‌سازی می‌کند.
  • کنترل می‌کند: عملکرد را ارزیابی می‌کند و اطمینان حاصل می‌کند که اهداف محقق می‌شوند.
  • تصمیم‌گیری می‌کند: تصمیمات به موقع و آگاهانه می‌گیرد.
  • مشکل‌گشایی می‌کند: مشکلات را شناسایی می‌کند و راه حل‌های مناسب برای آن‌ها پیدا می‌کند.

ترکیب مدیریت و رهبری

  • رهبران – مدیران: افرادی که هم مهارت‌های مدیریتی و هم مهارت‌های رهبری را دارند، می‌توانند به عنوان الگو برای سایر کارکنان عمل کنند و به سازمان کمک کنند تا به اهداف بلندمدت خود دست یابد.
  • تیم‌های چند رشته‌ای: تشکیل تیم‌هایی با ترکیبی از مدیران و رهبران، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا چالش‌های پیچیده را حل کنند و به نوآوری‌های جدید دست یابند.
  • فرهنگ سازمانی:  ایجاد یک فرهنگ سازمانی که هم بر مدیریت مؤثر و هم بر رهبری الهام‌بخش تأکید دارد، برای موفقیت بلندمدت سازمان ضروری است.
مدیریت رهبری
مدیریت رهبری

یک مدیرعامل موفق، هم نقش یک رهبر را ایفا می‌کند که چشم‌انداز شرکت را تعیین می‌کند و به کارکنان انگیزه می‌دهد، و هم نقش یک مدیر را ایفا می‌کند که بر عملکرد شرکت نظارت دارد و اطمینان حاصل می‌کند که اهداف شرکت محقق می‌شوند.

در نهایت، برای رسیدن به موفقیت پایدار و همه جانبه در یک سازمان، ترکیبی متعادل از مدیریت و رهبری ضروری است. مدیریت، با تمرکز بر ساختار، برنامه‌ریزی و کنترل، به سازمان کمک می‌کند تا به صورت کارآمد و موثر به اهداف کوتاه‌مدت خود دست یابد. از سوی دیگر، رهبری با ایجاد چشم‌انداز، انگیزه دادن به افراد و ترویج نوآوری، سازمان را به سمت رشد و توسعه در درازمدت سوق می‌دهد.

به عبارت دیگر، مدیریت مانند یک مهندس است که ساختمان را بنا می‌کند و رهبری مانند یک معمار است که طرح و ایده‌های نوآورانه را ارائه می‌دهد. هر دو نقش برای ساخت یک ساختمان محکم و زیبا ضروری هستند. اگر تنها بر مدیریت تمرکز شود، سازمان ممکن است درگیر روزمرگی شده و از فرصت‌های رشد باز بماند و اگر تنها بر رهبری تمرکز شود، ممکن است سازمان فاقد ساختار و نظم لازم برای اجرای ایده‌ها باشد.

بنابراین، سازمان‌هایی که موفق به ایجاد تعادل بین مدیریت و رهبری می‌شوند، قادر خواهند بود تا به صورت همزمان به اهداف کوتاه‌مدت خود دست یابند و در بلندمدت نیز رشد و توسعه پیدا کنند. این سازمان‌ها محیطی پویا و انگیزشی را برای کارکنان خود فراهم می‌کنند و توانایی بالایی در سازگاری با تغییرات محیطی دارند.

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد