آنلاین
علامت هاي تجاری برند
از آنجا كه علامت هاي برند با تنوع بسیاری از اشكال و شخصيت ها طراحي مي شوند، می توان آن را در طبقه هاي عمومي دسته بندی کرد. از علامتي واقعي گرفته تا نمادين، از علامتي واژه محور تا تصوير محور، دنياي علامت هاي برند هر روز در حال گسترش است.
مرزهاي موجود ميان اين طبقه ها آزاد هستند و تعداد زيادي از اين علامت ها ممكن است عناصري را از ميان بيش از یک طبقه با هم ترکیب كنند. آيا دليل عملي قانع كننده اي براي طبقه بندي آنها وجود دارد؟ اگر چه در یک شركت براي تعيين بهترين نوع از مؤلفه هاي هويتي بصري، قوانين سخت و محكمي وجود ندارد، اما فرايندي كه در پيش روي طراح قرار دارد بررسي طيف وسيعي از راه حل ها براساس معيارهای كاربردي و آرماني است. در اين فرايند، طراح، روشی برای طراحی تعيين خواهد كرد كه به بهترين نحو در خدمت نياز مشتری بوده و دلایل عقلانی براي انتخاب های متفاوت ايجاد می کنند.
توپولوژي یا مکان شناسي نشانه ها
علامت های واژهای
حروف ساده اول نام شرکت، نام کامل شرکت یا نام محصولی که به منظور انتقال جایگاه یا ویژگي يک برند طراحي شده است.
مثال:
- ایکیا (IKEA) ایبی(ebay)
- تاته(Tate) نوکیا(Nokia)
- موما(Moma)
فرم حروف
طراحي منحصربه فردي که از یک یا چند نشانه برگرفته از حروف و ابزاري تصویری که عاملی براي به یاد آوردن نام شرکت است.
مثال:
- یونی ویژن (Univision)
- آی بی ام (IBM)
- یونیلور (Unilever)
- جیای ( GE )
نشانه ها
علامتي که در آن نام شرکت به طور جدائي ناپذیری به یک عنصر تصویری متصل است.
مثال:
- تیو (TiVo)
- اوکسو (OXO)
- لید (LEED)
- المرز گلو آل (Elmer’s Glue-All)
علامت هاي تصویری
تصویری واقعي که به سرعت قابل تشخیص بوده، ساده شده و به صورت یک سیب درآمده است.
مثال:
- اپل (Apple)
- انبیسی (NBC)
- لاکوست (Lacoste)
علامت هاي نمادین / انتزاعي
نمادي که انتقال دهنده ایده ای بزرگ است و اغلب ابهامي استراتژیک را مجسم مي کند.
مثال:
- تارگت (Target)
- اسپرینت (Sprint)
- نایکی (Nike)
- اچ اس بی سی (HSBC)
- مرک (Merck)
مراتب شناخت
وجود یک هويت بصري که به آساني قابل يادآوري و به سرعت قابل تشخيص باشد، شناخت و آگاهي برند را ميسر مي سازد. اين هويت بصري باعث شکل گیری ادارك شده و پيوستگي با برند را ممكن مي سازد. در واقع این بينايي است که بيش از هر حس ديگر، اطلاعاتي درباره جهان را برای ما فراهم كند.
دانش ادراک به بررسی چگونگي شناخت و تفسیر محرك هاي حسي افراد مي پردازد. مغز انسان ابتدا اشكال را شناسايي كرده و به خاطر می سپرد. تصاوير بصري به طور مستقيم قابل شناسايي و يادآوري هستند درحاليكه كلمات بايد رمزگشايي شده و به معنا تبدیل شوند.
برندسازی و مدیریت برند - brand management
شكل
برای شناسايي اشكال به خواندن نیازی نیست اما برای خواندن به شناسايي اشكال نیاز است. مغز انسان اشكال متمایز را شناسايي کرده و به سرعت در حافظه ثبت می کند.
رنگ
در اين توالي، شناخت رنگ عنصر دوم است و مي تواند با آزاد كردن احساسي در انسان سبب برانگيختن نوعي پيوستگي با برند شود. براي ايجاد آگاهي نسبت به برند و همچنین براي بيان تمايز موجود، بايد رنگ هاي متفاوت به دقت انتخاب شوند. شركت هايي نظير كداك Kodak و تيفاني رنگ مركزي برند خود را تبديل به یک علامت تجاري كرده اند.
ترکیب
مغز انسان زمان بيشتري براي پردازش زبان نياز دارد، بنابراين در اين توالي محتوا پس از شكل و رنگ در جايگاه سوم قرار مي گيرد.
برگرفته ار کتاب هویت برند
انتشارات ایده