آنلاین
کلیات نقد هنری
نقد هنری، تحلیل و ارزیابی آثار هنری است. بهعنوان منتقد هنری، وقتی به یک نقاشی، مجسمه یا دیگر اشکال هنری نگاه میکنیم، آن را چیزی که دوست داریم یا دوست نداریم، در نظر نمیگیریم؛ بلکه به آن به شیوهای تجاری مینگریم. به عنوان مثال، آیا اثر هنری، دوره، جنبش یا سبک خاصی را نشان میدهد؟ در برخورد با نقد هنری، فقط خود را یک کارآگاه در نظر بگیرید. به عبارت دیگر، چه چیزی هنر را «هنر» میکند؟
نقد هنری، پاسخ دادن، تفسیر معنا و قضاوت انتقادی درباره آثار هنری خاص است. منتقدان هنری به بینندگان کمک میکنند تا آثار هنری را درک، تفسیر و قضاوت کنند. منتقدان تمایل بیشتری به تمرکز بر هنر مدرن و معاصر نسبت به فرهنگهای نزدیک به خود دارند. مورخان هنر تمایل دارند آثار ساخته شده در فرهنگهایی را مطالعه کنند که از نظر زمانی و مکانی فاصله بیشتری دارند.
نقد هنری شامل چهار مرحله اساسی است که عبارتند از:
- به بدیهیات نگاه کنید.
- اثر هنری را تجزیه و تحلیل کنید.
- تفسیر کنید.
- قضاوت کنید.
1. به بدیهیات نگاه کنید
در طول زندگی روزمره خود، به احتمال زیاد مجبور خواهید بود اطلاعات کلی درباره خود مانند: نام، آدرس یا مدرسه خود را به دیگران ارائه دهید. هنگام نقد یک اثر هنری، به دنبال همان نوع اطلاعات در مورد هنرمند خواهید بود. مثلا اسم قطعه چیه؟ اسم هنرمند چیه؟ او اهل کدام کشور بود؟ هنرمند از چه وسیله ای مانند: رنگ، خاک رس، فیلم یا مواد دیگر استفاده کرده است؟
2. اثر هنری را تجزیه و تحلیل کنید
در مرحله بعد باید قطعه هنری را از نظر موضوع، رنگ و سبک توصیف کنید. به عنوان مثال، اگر به یک نقاشی نگاه میکنید، آیا افراد، یک منظره یا یک شی را میبینید؟ فرض کنید شما یک زن را میبینید. آیا او لبخند میزند؟ آیا او اخم میکند؟ او چه پوشیده است؟ آیا او کاری انجام میدهد؟ پالت رنگ را بررسی کنید، که طیفی از رنگها است که توسط هنرمند استفاده میشود. گاهی اوقات میتوان از رنگ اثر، پی برد که در چه قرنی ساخته شدهاست..
به سبک اثر توجه کنید. سبک به نوع خاصی از جنبش، مانند هنر نو یا کوبیسم اشاره دارد. اگر زن بسیار واقع بین است، ممکن است بخواهید به دورههای قبل از سال 1910 توجه کنید. اگر به نوعی زنی را میبینید، اما او از مکعب تشکیل شده است، ممکن است شک کنید که این تصویر در دهه 1910 یا 1920 در دوران کوبیسم کشیده شده است.
3. تفسیر کنید
اکنون که آثار هنری را بررسی کردید، همه اینها به چه معناست؟ گاهی اوقات ممکن است تفسیر شما ساده باشد. در مواقع دیگر، توجه شما به معنایی پنهان جلب میشود. به عنوان مثال، سالوادور دالی، نقاش سوررئالیست، در گنجاندن معانی پنهان که از آسیبهای جنسی به علم و مذهب سرچشمه میگیرد، تخصص داشت.
4. قضاوت کنید
یک منتقد هنری نیاز به قضاوت دارد. به عنوان مثال، نظر شما در مورد اثر هنری چیست؟ در این مرحله باید از «دوست دارم»، «دوستش دارم» یا حتی «از آن متنفرم» فراتر بروید. برای قضاوت خود، باید از خود بپرسید که آیا کار موفق بوده است یا خیر. به عنوان مثال، آیا پیام مورد نظر هنرمند را منتقل میکرد؟ آیا ترکیب، رنگ و کیفیت خط، مثلاً در مکتب باهاوس، طراحی سوئیس، یا آرت نوو موفق بود؟ در نقد هنری، قضاوت هرگز شخصی نیست. این در مورد تفسیر هنر است و اینکه آیا هنر پیامی را به مخاطب منتقل میکند یا خیر.
مطالعه بیشتر⇐ چگونه یک نقد هنری بنویسیم؟
انواع نقد:
۱.نقد روزنامه نگاری
برای عموم مردم نوشته میشود، شامل: بررسی نمایشگاههای هنری در گالری ها و موزه ها است .پیشنهادهایی مبنی بر اینکه نقد ژورنالیستی عمدتاً تا حدی که خبرساز باشد به هنر می پردازد.
۲.نقد هنری علمی
برای مخاطبان هنری تخصصیتر نوشته شده و در مجلات هنری ظاهر میشود. منتقدان محقق ممکن است اساتید دانشگاه یا متصدیان موزه باشند، که اغلب دانش خاصی در مورد یک سبک، دوره، رسانه یا هنرمند دارند.
۳.تجزیه و تحلیل رسمی
چهار سطح تحلیل رسمی که میتوانید از آنها برای توضیح یک اثر هنری استفاده کنید:
- توصیف : توصیف خالص شیء بدون قضاوت ارزشی.
- تجزیه و تحلیل : تعیین ویژگیها و تصمیم گیری برای اینکه چرا هنرمند از چنین ویژگیهایی برای انتقال ایدههای خاص استفاده کردهاست.
- تفسیر : ایجاد زمینه وسیع تری برای این نوع هنر.
- قضاوت: داوری یک اثر به معنای رتبه دادن به آن نسبت به آثار دیگر و البته در نظر گرفتن جنبه بسیار مهمی از هنرهای تجسمی یعنی اصالت آن است.
⇐ تجزیه و تحلیل و نقد آثار هنری، نقدنویسی ⇒
اصول تفسیر بارت:
- 1. آثار هنری «توضیح» دارند و نیاز به تفسیر دارند.
- 2. تفاسیر همان استدلالهای متقاعد کننده هستند.
- 3. برخی از تفاسیر بهتر از برخی دیگر است.
- تعابیر خوب از هنر بیشتر گویای جزئیات آن اثر است.
- 5. احساسات راهنمای تفسیرها هستند.
- 6. تفسیرهای متفاوت، رقابتی و متناقضی از یک اثر هنری ممکن است وجود داشته باشد.
- 7. تفاسیر اغلب بر اساس یک جهان بینی است.
- 8. تفسیرها چندان کاملاً درست نیستند، بلکه کم و بیش معقول، قانع کننده، روشنگر و آموزنده هستند.
- 9. تفاسیر را میتوان از جهت انسجام، مطابقت و مشمولیت قضاوت کرد.
- 10. یک اثر هنری لزوماً درباره چیزی نیست که هنرمند میخواسته باشد.
- 11. یک منتقد نباید سخنگوی هنرمند باشد.
- 12. تفاسیر باید اثر را در بهترین حالت به جای ضعیفترین حالت آن نشان دهند.
- 13. موضوعات تفسیر، آثار هنری هستند نه هنرمندان.
- 14. تمام هنر تا حدودی مربوط به دنیایی است که در آن ظهور کرده است.
- 15. تمام هنر تا حدی مربوط به هنرهای دیگر است.
- 16. هیچ تفسیری جامع از معنای یک اثر هنری نیست.
- 17. معانی یک اثر هنری ممکن است برای بیننده، متفاوت باشد. در واقع تفسیر، در نهایت یک تلاش جمعی است .