آنلاین
نگاهی بر آثار نقاشی خط در آثار چند هنرمند شاخص معاصر
در حراج های بین المللی این سال ها شاهد حضور پررنگ آثار نقاشی خط، فروش بالا و استقبال بی نظیر از آنها هستیم. هنرمندانی همچون زنده رودی، احصایی، افجه ای، عقیقی و… با رویکردهای نو و متفاوتشان به خط و هنر دیرپای خوشنویسی، تحولی در استفاده از خط به عنوان عنصری فرمی در نقاشی ایجاد کردند. می توان گفت آنها در چهار ویژگی اصلی ترکیب بندی، موضوع، نوع خط و رنگ با یکدیگر تفاوت هایی دارند که در ادامه آنها را با یکدیگر مرور خواهیم کرد.
برای مثال زنده رودی عمدتاً در آثارش به قوائد سنتی خوشنویسی وابسته نیست. خط برای او در گستره کشف پتانسیل های فرمی و بصری در فضای نقاشی استفاده می شود، خوانش معناواری را دنبال نمی کند و الزاماً خط واحدی را نیز برای خلق کارهایش بکار نمی برد. او در دوره ای از کارهایش از تکرار حروف برای ایجاد ترکیب مورد نظرش استفاده می کرد. همچنین رنگ، عنصری است که در کارهای او حضوری شاخص دارد، آثارش را به فضای نقاشی نزدیک تر می کند و بیان شخصی تری با ایجاد بستری رنگین به آن می دهد.
در آثار محمد احصایی استفاده از خط ثلث بیشتر از خطوط دیگر دیده می شود. او در عین تسلط به خوشنویسی ایرانی، با بیانی گرافیکی قوی و آشنازدایی از رسومات خطی متداول، به ترکیب بندی های بدیع و خلاقانه ای دست زده است. در آثار او تضاد رنگ پس زمینه و حروف و همچنین انتخاب رنگ های محدود مخاطب را به سمت فضایی گرافیکی و نشانه دار هدایت می کند. در بسیاری از آثار او روشی ساختار شکنانه در مواجهه با خط و حروف از لحاظ کاربرد آن به مثابه عنصری تصویری- فرمی و زدودن ساختارهای زبانی وجود دارد اما در بعضی از آثار نیز با استفاده از ترسیم کلماتی مانند مهر، محبت، نام خداوند و… سعی در برقراری رابطه دوسویه معنا و فرم می کند و تلاش دارد تا مفهوم را با ترکیب بندی خلاق، استفاده نو از ویژگی های سیاه مشق و شخصیت نیرومند خطوط در آمیزد.
نصرالله افجه ای نیز هنرمندی است که با استفاده بیشتر از خط کوفی، عنصر تکرار و همچنین الهام از ترکیب بندی هایی طبیعت گرایانه و رنگمایه قهوه ای به بیانی بسیار گیرا و بدیع در نقاشی خط رسیده است. برای مثال او استفاده از خط کوفی را به روشی متفاوت و در خدمت فضای نقاشانه خود بکار می گیرد. خط دیگر از اسلوب های هندسی و گرافیکی تبعیت نمی کند و به عنصری ریتمیک در دل فضای مواج و رهای کارهای افجه ای تبدیل می شود. عنصری که گویی در عین نزدیک شدن به فضای سیاه مشق نویسی روایتی کاملا نو را در هیئت بیانی انتزاعی پیش روی ما قرار می دهد. همچنین استفاده از فرم های غالب و طبیعی مانند امواج دریا و به خدمت گرفتن سایر عناصر در جهت خلق این فضا مانند حروف و کلماتی که معنا و خوانش آنها در درجه دوم اهمیت قرار گرفته است کلیت آثار او را بیشتر به سمت نقاشی سوق می دهد.
حضور موثر و با قدرت زنان خوشنویس نیز همچون عذرا عقیقی و گلناز فتحی در بازار هنر معاصر قابل توجه است. آنها به خوبی به بیان فرمی و خاص خود دست پیدا کرده اند و در جهت مکاشفه ویژگی های نو در این سبک پیش می روند. برای مثال لایه های سیاه رنگ و پوشاننده آثار متاخر عقیقی، جسارت و رویکرد متفاوت او را در نگرشش به مفهوم خط، هنرمند و …نشان می دهد. او بیشتر از خط کوفی، پالت رنگی سیاه-سفید و ترکیب بندی هایی متناسب با فضای معنوی آثارش استفاده می کند. ترکیب بندی ها و فضاسازی هایی-عموما متمرکز و گاهاً هندسی- که وحدت در کثرت، بی نهایت، گسترش و جاذبه نور الهی را یادآور می شوند. ویژگی تاریخی، هویتی و معنایی خط کوفی و رازآمیزی رنگ سیاه و تقابل آن با سفید نیز در انتقال فضای قدسی آثار عقیقی موثرند.
گلناز فتحی نیز هنرمند خلاقی است که ضربه قلم های اکسپرسیو، سطوح رنگی تخت، وسیع، متضاد و پرتاب شده، رویکرد فرمی به خط، فضاهای پر شده از تکرار کلمه و حرف و در آخر ترکیب بندی سطوح عمودی و افقی، القا کننده بار نقاشانه، انتزاعی و شرقی در آثار او هستند.