جایگاه هنر در طراحی محصول

product-design-courses-

بسیاری از مردم هنرهای بصری و طراحی را صرفاً به دلیل شباهت‌های زیادشان با هم ترکیب می‌کنند. هنر و طراحی محصول هر دو نیازمند خلاقیت بسیار زیاد، حس زیبایی شناسی و سبک، هوش هیجانی و توانایی بیان یک داستان از طریق رسانه‌های بصری هستند. در حالی که اینها شباهت‌های قانع کننده و گاهی گیج کننده هستند، کاربرد این دو رشته به طرز شگفت آوری ساده است:

  • طراحی محصول نیاز به یک کارکرد دارد، اما هنر نه.
  • طراحی محصول نتیجه محور است، هنر لزوماً اینطور نیست.

تفاوت‌های اصلی ناشی از هدف کار است. زمانی که یک طراح محصول شروع به کار می‌کند، از قبل می‌داند که چه کاری را باید به دست آورد. او توسط یک هدف، یک برنامه، یک مشتری، یک قرارداد هدایت می‌شود. راننده هنرمند، تخیل است.

نقش هنر در طراحی محصول

چگونگی ظاهر یک محصول اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. این ایده با ظهور سریع شرکت‌هایی که طراحی محصول را در اولویت قرار می‌دهند ثابت می‌شود  Uber را برای حمل‌ونقل، تصمیم ویرجین در بانکداری یا تأثیر اسنپ چت بر ارتباطات را در نظر بگیرید. زمانی که قابلیت استفاده تنها مشخصه ضروری بود، اکنون مشتریان انتظار محصولاتی را دارند که هم در برآوردن نیازهای آنها بسیار موثر و هم از نظر بصری فوق العاده جذاب باشند( صرفاً به دلیل تعاملات مکرر با برندهای متمرکز بر طراحی ).

بدون این دو مورد پشت سر هم، ادراک کاربر از محصول شما آسیب می‌بیند. اغلب به حدی می‌رسد که همه آن را با هم رها می کنیم؛بنابراین برای یک طراح محصول چه معنایی دارد؟

طراحان باید به نوعی مانند هنرمندان فکر کنند. آنها باید به طور منطقی یک ایده تخیلی را به کار گیرند و یک ایده آل ناملموس را ترجمه و روشن کنند. هنگام طراحی هر محصول یا مجموعه‌ای از ویژگی‌های جدید، باید تفکر هنری خاصی در نظر گرفته شود.

Art-min_11zon

استفاده از تفکر هنری در تفکر طراحی

هنر به طور هدفمند تحریک کننده است. عمدا احساسی است هر ضربه قلم، لکه زغال، یا پاشیدن رنگ به منظور ایجاد واکنش از سوی بیننده بود(کشیدن احساسات بیننده). در نهایت، طراحان باید بدانند که چگونه تصاویر بر احساسات تأثیر می‌گذارند، چگونه احساسات بر انتخاب لوگوی توییتر یا طراحی هر المانی تأثیر می‌گذارند و چگونه از آن به نفع محصول خود استفاده کنند. همه انتخاب‌های طراحی باید بر اساس نحوه استفاده، برنامه‌ریزی برای استفاده و احساس شخصی نسبت به محصول باشد.

– هنر در طراحی

تفکر هنرمند را می‌توان در طراحی شما به کار برد – کاربران در نهایت به محصولات پایبند هستند؛ زیرا به آنها اعتماد دارند و این اعتماد به این دلیل ایجاد می‌شود که محصول نیازهای خاص آنها را برآورده می‌کند و تجربه عاطفی مناسبی را ارائه می‌دهد. حتی اگر احساسات اغلب غیرمنطقی به نظر می‌رسند، روشی برای جنون آنها وجود دارد. چیزهایی که تعادل ندارند – به طور منطقی – باعث می‌شوند فرد احساس عدم تعادل کند. فضای سفید باعث می‌شود مردم احساس آرامش کنند… اما بیش از حد آن، کاربر شما می‌تواند احساس انزوا کند. با یادگیری درک و ترجمه واکنش‌های احساسی افراد، می‌توانید پاسخ‌های کاربران را طرح‌ریزی کنید و تجربه احساسی آن‌ها را بهتر از طریق محصول خود کنترل کنید.

product-design-1-min_11zon

دوره آموزشی طراحی محصول 

– هوش هیجانی

متأسفانه، بسیاری از مردم در درک اینکه چرا برخی چیزها را در زمان‌های خاص احساس می‌کنند، و حتی بدتر از آن در برقراری ارتباط با آن‌ها بدتر هستند. این وظیفه شماست که این احساسات را نسبت به آنها ترجمه کنید و سپس به آنها عمل کنید. شناسایی، ترجمه و راهنمایی دقیق این احساسات «هوش عاطفی» است. شما

می‌توانید هوش هیجانی خود را با این روش‌ها افزایش دهید – که همه آنها در انتخاب کاربر بسیار مفید هستند.

– از تخیل و تجسم بیشتر کمک بگیرید.

یک فرد قادر خواهد بود با نگاه کردن به چیزی یک حالت عاطفی کلی را شناسایی کند، اما این حالت با چیزی بیش از آنچه که سوژه می‌گوید تعریف می‌شود. توجه داشته باشید که چقدر طول می‌کشد تا یک فرد به احساس خود برسد. اگر فوری است، پس تصویر شما به طور دقیق یک تجربه ثابت را نشان می‌دهد. اگر بیش از چند ثانیه طول بکشد تا سوژه پاسخ دهد، هدف بصری آشکارا نامشخص یا پیچیده است. همچنین می‌توانید به زبان بدن فرد توجه داشته باشید – آیا او به سمت  آن(کنجکاو و جلب نظر) خم می‌شود یا به پهلو (اجتناب) می‌چرخد؟

product-design-min_11zon

– سوالات درست بپرسید.

مردم در پاسخگویی دقیق به سوالات بهتر از خود کلمات هستند. اما فقط نپرسید: «این چه احساسی به شما می‌دهد؟» در عوض، خاص باشید. سعی کنید، «آیا این به شما احساس آرامش می‌دهد یا هیچ حسی به آن ندارید؟» ویژگی‌ها اغلب ظرافت‌هایی را به شما نشان می‌دهند که ممکن است با پرسیدن یک سؤال عمومی‌تر از دست داده باشید. ویژگی‌های خاص نیز اغلب منجر به گفتگو در مورد آن نکات ظریف می‌شود و به درک بهتر کاربر شما به طور کلی منجر می‌شود.

– پا در کفش کاربر بگذارید.

فرهنگ و تربیت نقش بزرگی در نحوه تعامل یک فرد با دنیای اطراف خود، از جمله محصولاتی که استفاده می‌کند، ایفا می‌کند. حساس بودن به این تفاوت‌ها به شما کمک می‌کند تا وضعیت عاطفی کاربر بالقوه خود را در محصول خود به بهترین نحو شناسایی و درک کنید. سؤالات زمینه‌ای موضوع خود را بپرسید تا به شما کمک کند تا دریابید که آنها در زمینه، چگونه به احتمالات احساسی مختلف در محصول شما واکنش نشان می‌دهند. در مورد اینکه چگونه فرهنگ بر عادات مردم تأثیر گذاشته است بخوانید. سپس، آن عادات را درونی کنید و از زمینه جدید خود برای فرافکنی ممکن استفاده کنید.

چگونه فکر کردن مانند یک هنرمند می‌تواند به طراحی محصول شما کمک کند؟

نقش هنر در طراحی محصول این است که وضعیت عاطفی کاربر خود را از طریق محصول خود به بهترین نحو درک کرده و سپس هدایت کند. همانطور که در خواندن حالات و واکنش‌های کاربران بدون نیاز به توضیح بهتر می‌شوید، روند طراحی شما آسان‌تر می‌شود و محصولات شما برای کاربران جالب‌تر می‌شوند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد
واتس اپتلفن