امروزه
مد و ترند در زندگی ما
جایگاه ویژهای دارد به طوریکه تاثیر آن را میتوان در بخشهای مختلفی مانند سیاست،
جنسیت، قراردادها و هویت اجتماعی به وضوح مشاهده کرد.
مد و سیاست
امروزه پوشش سیاستمداران روشی برای نشان دادن اقتدار، اعتبار، ذکاوت و باورهای آنها میباشد. تحقیقات حاکی از این مساله است که رایدهندگان از نوع پوشش نمایندگان به تفاسیر و حکمهای متفاوتی میرسند و تصمیمات بخصوصی اتخاذ میکنند. همچنین بررسی ها نشان میدهد که میتوان به الگوهای مشابهی در میان سیاستمداران رسید، برای مثال زنان حزب محافظه کار عموما کفشهای پاشنه بلند و حزب لیبرال پاشنه ی کوتاه و کتانی انتخاب میکنند. مردان نیز در تمام جناحهای سیاسی متمایل به کفشهای رسمی هستند. سیاستمداران اغلب در زمان انتخابات از سبک پوشش خود به منظور اثرگذاری بر افکار عمومی استفاده میکنند. تا نشان دهند تا چه میزان جسور، خلاق، آزادیخواه و یا محافظه کار و پایبند به اصول هستند. این مفاهیم با توجه به پیام خاصی که قصد القای آن را به طور ضمنی به طرفداران دارند، در رنگها، برشها، تضاد و یا هارمونی اجزای مختلف لباس اتفاق میافتد.
مد و جنسیت
مد به طور تنگاتنگی با جنسیت در ارتباط است. هر سبکی از مد میتواند علاوه بر جنسیت، گرایش و باورهای جنسی را نیز به نمایش بگذارد. برای مثال نوجوانان به شدت در درک بدن ایده آلشان به رسانه و مدلها وابسته اند. بدنهای لاغر و مورد تایید در صنعت فشن برای آنها حکم اصل و بدن چاق به مثابه “دیگری” است. آنها با انتخاب نوع پوشش به گروه های همسن خود وصل میشوند و تایید و هویت لازم را از آنها کسب میکنند. همچنین مد همواره انعکاسی از نوع رابطه اجتماعی بین زنان و مردان بوده است؛ میزان آزادی، احترام و جایگاهی که هر کدام نسبت به محیط و دیگری داشته است. حتی به لحاظ تاریخی پس از هر دوره خفقان و یا عدم تعادل بین زنان و مردان، گرایش به لباسهای اغواگر بیشتر شده است تا بر تفاوت و تمایز میان دو جنس تاکید کند. مد نماد بیرونی باورها و افکاری است که جامعه از طریق ذهن طراح- به عنوان یکی از اعضای همان جامعه- بازتولید میکند. اما در این بین نیز فرهنگهایی وجود دارند که از طریق رسوم کهن، به شیوه متفاوتی به نقشهای جنسیتی نگاه میکنند؛ در بعضی از کشورها مانند ژاپن مراسمی برپا میشود که در آن مردان لباس زنانه به تن میکنند و عقیده دارند با این کار احساس ناامنی در بدن خود را رفع میکنند و به تجسم ایده آلی از بخش زنانه وجود خود میرسند.
مد و قراردادهای اجتماعی
قراردادهای فرهنگی- اجتماعی همواره به شیوه نانوشته ای بر نحوه تعامل افراد در یک جامعه اثر میگذارند. این مساله را میتوان به خوبی در مورد سیاه پوستان و رنگین پوستان شرقی در جوامع اروپایی- آمریکایی نظاره کرد. در سالهای اخیر که با تغییر در کلان روایتها و اهمیت فردیت، خرده فرهنگ ها و صداهای خاموش جامعه روبرو شده ایم، این قراردادها نیز تغییرات بسیاری کرده است و منجر به پذیرش تنوع و تفاوت در میان افراد جامعه شده است. این مساله در تفاوتهای میان فرهنگی مابین سفیدپوستان و سایر رنگین پوستان به خوبی مشهود است، برای مثال سیاهپوستان سالها با استفاده از مد تلاش کردند تا در برابر این عدم پذیرشها مقاومت کنند و تاب بیاورند زیرا این تنها وسیله ای بود که به واسطه آن می توانستند دیگر بودنشان را پنهان کنند و از نوع ظهور و بروزشان در جامعه محافظت کنند. آنها در حقیقت از هویتشان در برابر جامعه امریکا دفاع میکردند. اما در سالهای اخیر و با توجه به تغییرات صورت گرفته شاهد پذیرش بیشتر تنوع نژادی و میراث هویتی آنان هستیم که این امر در فشن نیز جایگاه خود را یافته است. برای مثال طبیعت موی مجعد آنان بدل به یکی از المانهای مورد تاکید صنعت مد شده و به این واسطه میراث نژادی سیاه پوستان ارج نهاده شده است. آنها دیگر زمان را صرف صاف کردن موهای خود نمیکنند زیرا این ویژگی یکی از نشانه های هویت تاریخی آنان است.
مد و هویت اجتماعی
هویت اجتماعی به معنی آگاهی یک فرد از نقش او در جامعه است و این امر بر پایه احساس تعلق به گروههایی شکل میگیرد که با آنها تفاهم دارد. ویژگیهای متعددی همچون عقاید، سطح اجتماعی، شغل، تحصیلات و… افراد را به یک گروه متصل میکنند. پوشش نیز یکی از نمادهایی است که در آن تمام این ویژگیها ظهور میکند و افراد به واسطه آن میتوانند آنچه که به واقع هستند را نشان دهند. در حقیقت فشن حالتی بیانگر دارد و پاسخی است به و از جهانی که انسانها را احاطه کرده است. مد همچنین نشان دهنده زیباییشناسی، ارزشهای اخلاقی و باورهای دینی است و نه تنها هویت را نمایش میدهد بلکه به آن شکل نیز میبخشد.