آنلاین
اهمیت هوش هیجانی برای مدیران بازاریابی
امروزه (بازاریابانmarketer ) زِبّر دست به دنبال تاثیر گذاری بر روی عواطف بشری هستند تا با مخاطبانشان پیوند برقرار کنند و روابطشان را گسترش دهند.
از آنجا که این حقیقتی اثبات شده است که عواطف نقش ویژه ای را در تصمیم گیری مصرف کنندگان ایفا میکنند، اغلب دلیل اینکه چرا کمپینهای بازاریابی در رسیدن به هدف شکست میخورند این است که بسیاری از مشتریان نقطه اشتراکی میان برندهای محبوبشان و نیازهای واقعی خود احساس نمیکنند.
هوش هیجانی چیست؟
(هوش هیجانیEmotional intelligence) باز میگردد به توانایی ادراک ما از حالات روحی، رفتارها و انگیزه ها. هم چنین مدیریت آنها در هماهنگ ساختنشان با یک شرایط به خصوص. هوش هیجانی شما را یاری میدهد تا مشتریانتان را در زمان درست، درجایگاه درست قرار دهید و کمک میکند تا در سطوح عمیقتری بشناسیدشان.
برای پایه گذاری روابط معنادار و پایدار باید ابتدا عواطف مشتریانتان را در بدو زمانی که به محصول شما گرایش پیدا میکنند درک کنید.
قلمروهای هوش هیجانی
در ارتباط با هوش هیجانی پنج قلمرو قابل شناسایی است:
1.(خود آگاهیself-awareness)
- (انگیزهMotivation)
- (همدلیEmpathy)
- (خود کنترلیself-management)
- (مهارتهای اجتماعیSocial skills)
به کار گیری این پنج رکن هوش هیجانی در استراتژی بازاریابی شما میتواند سبب برقراری پیوند میان شما و پیام برندتان شود به گونه ای که تفکر برانگیز و انسانی نیز باشد.
هوش هیجانی ویژه بازاریابان
آدمهایی که از خودآگاهی بالایی برخوردارند با حالات روحی، احساسات و عواطف خود هماهنگ اند. آنها آگاهی عمیقتری نسبت به آن بخشی از عواطفشان که ممکن است افکار و تصمیم هایشان را تحت تاثیر قرار دهد بروز میدهند. در نتیجه تاثیری را که احساساتشان بر رفتار و تظاهرات بیرونیشان دارد، تشخیص میدهند.
به همین صورت، افرادی که خود مدیریتی بالایی دارند قادرند به شیوه ای موثر عواطفشان مدیریت کنند، به سرعت از رویدادهایی که سبب پریشان حالی میشود عبور نمایند، راهبردهایی را بنیان نهند که حالات روحی و عواطف مثبت را حفظ میکنند و در نتیجه به شکل موثرتری توقعات کاری بالا و فشارهای روانی کنار می آیند.
در فرآیند استخدام مدیران بازاریابی آگاهیهای هیجانی و مدیریت، فاکتوری حیاتی به شمار میآیند که در موفقیت نیز تاثیر گذار اند. بازاریابان واجد آگاهی هیجانی این توانایی را دارند وضعیت عاطفی خود و دیگران را به خوبی درک کنند و واکنشها و تصمیمات بدوی خود را متعادل سازند. شناخت هیجان و واکنش عاطفی افراد در یک موقعیت خاص مهارت بسیار مهمی است که یک بازاریاب میتواند واجد آن باشد.
دوره جامع مدیریت تبلیغات و بازاریابی
آگاهی اجتماعی
آگاهی اجتماعی را میتوان توانایی درک وضعیت هیجانی و عاطفی دیگران دانست، حتی اگر آنها متقابلا چنین حسی نداشته باشند. در این راستا شنیدن فعال و مشاهده مهمترین مولفه ها به شمار میآیند.
مدیریت روابط
مدیریت روابط هنر کنترل هیجانات در دیگران و صلاحیت تعاملات اجتماعی است. این افراد دوستان، مذاکره کنندگان و رهبران کارآمد و موثری هستند. آنها تعاملات سازنده را پیش میبرند، الهام بخش دیگران میشوند و سبب آسایش دیگر افراد در موقعیتهای اجتماعی میگردند. بر دیگران تاثیر میگذارند و مشوقشان هستند.
علائمی که نشانگر کمبود هوش هیجانی یک بازاریاب است
کارهایی که ارتباط را تحت الشعاع قرار میدهند
پُر واضح است که مکالمه میان برند و مشتری یک هدف غایی مشترک دارد- رسیدن به راه حل یا فروش.
برای بازاریابانی که هوش هیجانی پایینی دارند، اغلب بدین معناست که محتوایی خلق شده توسط آنها نسبت به نیازهای افرادی که مخاطبشان هستند فاقد حساسیت لازم است. این محتوا ممکن است بیش از حد متمرکز بر فروش به نظر برسد یا بر کیفیت هایی متمرکز شود که تولید کنندگان گمان میکنند مهم اند، اما برای مشتریان اهمیت چندانی نداشته باشد.
ارزش فراهم نمیآوریم
به جای آنکه مجال دهید مسئولیتهای نهایی فروش بر نیازهای مشتریان سایه اندازد، تمرین کنید محتوایی خلق نمایید که نیازهایشان را برآورده میسازد.
به لحاظ دیجیتال فاقد حسگرهای مناسب هستیم
در مورد یک فرد(یا حتی یک ویدئو)، فهمیدن اینکه کی باید سکوت کرد آسان است. کافی است به زبان بدن فردی که دارید با او صحبت میکنید توجه نمایید. اگر شروع کرد به سر چرخاندن، به سوی دیگر نگاه کردن، یا تغییر حالت چشمها، متوجه میشوید که زمان آن رسیده است تا موضوع را عوض کنید یا بالکل دست از سخن گفتن بکشید.
حال گرفتن بازخورد در حوزه دیجیتال بسیار دشوارتر است. باید علائم ظریفتری را مشاهده کنید مانند: افت سرگرم کنندگی و امیدوار باشید که به موقع دریافتشان میکنید پیش از آنکه به کلی سرنخ را از دست دهید.
گاهی اوقات بازاریابان چنان سرگرم سخن گفتن هستند که فراموش میکنند گوش فرا دهند. به علاقه مندیها و نیازهای مخاطبان گوش دهید.
از گفتگوی جدی میپرهیزیم
احساس میکنید باید از مدیر این گونه سوال کنید: «آمادگی یک تماس تلفنی را دارید؟»
سوالاتی هستند که پرسیدنشان دشوار است چرا که پاسخشان به شکل روشنی یک کلمه است: بله یا خیر.
بازاریابانی که هوش هیجانی بالایی دارند این کار را از طریق درنگ تا زمانی که مدیر آمادگی پاسخگویی را بیابد انجام میدهند و سپس او را به سمت مرحله بعدی کانال ارتباطی سوق میدهند.
علائمی که نشان میدهد یک بازاریاب واجد هوش هیجانی کافی است.
هوش هیجانی را میتوان با مشاهده رفتارها و کیفیات گوناگونی برآورد کرد:
بازاریابان با هوش هیجانی بالا اشتباهاتشان را میپذیرند و از آنها درس میگیرند، عواطف را زیر نظر دارند و درباره مسائل بغرنج به بحث و بررسی میپردازند. بیش از آنکه سخن بگویند یا دست کم به اندازه آن گوش میدهند، انتقاد پذیرند و تحت فشار آرامش خود را حفظ مینمایند. آنها هم چنین میدانند که چگونه مشکلات را به شیوهای موثر و کارآمد حل کنند، با اعضای گروه و تیم خود همدلی میکنند و ارتباط گیرنده های ماهری هستند.
روشهای ارتقاء و بهبود هوش هیجانی
روشهای ارتقاء و بهبود پنج قلمرو هوش هیجانی عبارت اند از:
توجه بیشتر به عواطف خود و حرکت در راستای شناخت آنها، کنار گذاشتن زمانی برای حل مساله یعنی مجال دادن به تفکر شفاف، تمرکز بر داشته ها و امکانات تا محدودیتها، توجه به زبان بدن، تبیین تصمیم گیریها، تمرین دریافت بازخوردهای مثبتتر و داشتن خط مشی در جهت مجال دادن به کارکنان برای صحبت با هر کسی در هر سطح کاری، در دسترس بودن.
مِتُد شناخته شده دیگر این است که هر چه زمان بیشتری را به همدلی با دیگران اختصاص دهیم به انسانهای همدلتری بدل خواهیم شد. این یافته مهر تاییدی است بر این نظریه که هوش هیجانی آموختنی است.
سخن آخر
برقراری ارتباط عاطفی با مخاطبانتان سبب بهبود تعهد و وفاداری آنها میگردد، که به باورمندی، فروش و تدوام بیشتر خواهد انجامید.