اخبار
نشست رویکردهای نوین در مارکتینگ
برگزاری نشست رویکردهای نوین در مارکتینگ در موسسه ایده
سومین نشست و قسمت پایانی گفتگوهای پنجشنبه 5 مهرماه که با موضوع “رویکردهای نوین در مارکتینگ” با حضور مهندس رضا غیائی، مهندس کاظمی، دکتر عشقی پور به میزبانی دکتر آرش سلطانعلی ساعت 18 در گالری ایده برگزار شد با موضوعات جذاب و شنیدنی به پایان رسید.
در ابتدای بحث مهندس غیائی برای رویکردهای نوین در مارکتینگ، طرح مسئلهای بیان کردند و مفاهیم مختلفی که در این زمینه وجود داشت مثل فروش، بازاریابی، توسعه کسب و کار، روابط عمومی را توضیح و شرح دادند. ایشان بیان کردند تمام این مفاهیم در کنار هم مانند ابری هستند که در قسمتهایی با هم اشتراک دارند اما در مبانی آنها هنوز اتفاق نظری وجود ندارد و هنوز ابزارهای آن را نمیشناسیم.
او در ادامه گفتگوی خود به شفاف سازی در این زمینه اشاره کردند، اینکه وقتی میگوییم رویکردهای نوین، باید بدانیم صورت مسئله بازار هنر چیست که به دنبال بازاریابی و مارکتینگ آمدیم. امروزه یکی از مشکلات هنرمندان، چالش فروش آثارشان است، هنرمند با این مشکل چه باید کند؟ او در باره حل این مشکل هنرمندان گفتند هنرمند شخصا نباید وارد بازاریابی شود بلکه باید از کارشناسان متخصص در حوزه بازاریابی، فروش، توسعه کسب کار کمک بگیرد.
مهندس غیائی درباره مفهوم روابط عمومی این چنین صحبت کردند که روابط عمومی به عنوان یک مجموعه پر سر و صدا شناخته میشود اما کارکردش ایجاد یک برند یکپارچه از صاحب کسب و کار است. شخص باید وقایعی که برایش اتفاق میافتد را بتواند درست با جامعه مخاطبینش بیان کند، روابط عمومی نقش بیان سازمان را بر عهده دارد.پس مهم است که روابط عمومی با چه لحنی، با چه بیانی، با چه شدتی و په زمانی صحبت کند چون مغز سازمان به شمار میرود.
نکته مهمی که ایشان در صحبتهای خود بیان کردند تفاوت اساسی بین فروش و مارکتینگ بود. او بیان کرد در فروش خلاقیتی وجود ندارد زیرا کاری نظارتی و ارتشی است، پروتکلی است که به مشتری دیکته میشود تا به او چیزی را بفروشیم. اما مارکتینگ دارای خلاقیت است، مارکتینگ جایی است که نیاز را باید کشف کرد و بر اساس نیاز مشتری به او فروخت.
در ادامه بحث جناب مهندس به مباحث ارزشمندی اشاره کردند، او گفت اگر مجموعهای بتواند از اصول اولیه بازاریابی استفاده کند و تمرکزش را روی بهرهوری بیشتر از آن بگذارد خیلی بهتر از این است که روی لبه تکنولوژی راه برود و وسوسه فناوریهای نوظهور شود که در این صورت از دیگر جنبههای زندگی جا میماند. در هر جامعهای باید بر اساس بلوغ آن جامعه در مورد رشد کسب و کار صحبت شود، و برای این بلوغ، باید ابزارهای امروزی تکنولوژی را شناخت تا بتوان هوشمندانه و هدفمند از آنها استفاده کرد.
مهندس غیائی گفتند کسانی که مطمئن هستند چه چیزی را میفروشند خیلی بهتر پیشرفت میکنند. امروزه آرتیست ها باید این سوال را از خودشان بپرسند که واقعا چه چیزی میفروشند؟ برای این کار باید ارزشها را مشخص کنند، راه رسیدن به آن را درک کنند، استراژی درستی داشته باشند تا بتوانند برند شخصی خود را بسازند. چون ساختن برند، یعنی شناخت ابزارهایی که ما را برای رسیدن به این برند کمک میکند، آنها باید نبوغ خودشان را کشف کنند و در مرکز برندشان از آن استفاده کنند.
او در ادامه گفتگو به مبحث مهم فروش اثر هنری اشاره کردند، برای اینکه یک کار هنری فروش رود یا مهمتر از آن، نگاه آرتیست فروخته شود تمرکز روی برند و اطلاع رسانی بسیار مهم است. یک آرتیست باید بداند چه چیزی را برون سپاری میکند او نمیتواند برندش را برون سپاری کند چون برند شخصیت اوست. در جامعه هنری مسئله فروش به شخصیت فرد بستگی ندارد بلکه به ایده و کیفیت اثری که ارائه میکند برمیگردد.
یک هنرمند باید بداند مارکتینگ چیست تا بتواند به دیگران ارائه درستی بدهد. هنرمند باید برند را برای خودش نگه دارد و ارزش برند را برای دیگران تعریف کند زیرا برند از جنس هنر و از جنس ارزش است، از جایی که هنر به وجود میآید برند هم از همان جا ساخته میشود. او تاکید داشتند که وقتی فهمیدید اصل کارتان چیست، برندتان چیست، دوست دارید مردم چه چیزی پشت سر شما بگویند آن وقت باید اطلاع رسانی کنید. این اطلاع رسانی میتواند در یک مهمانی یا در یک سخنرانی باشد یا در فضای اینستاگرام یا در متن کتابی که مینویسد باشد. اما باید به این موضوع مهم توجه کند که در همه جا باید به یک شکل ارائه دهد که او را بشناسند.
او در پایان صحبت خود گفتند که برای موفق شدن هم خودتان تا حدودی برندینگ را یاد بگیرید و هم از یک متخصص خبره در این زمینه کمک بگیرید چون هر کس مخاطب خودش را دارد، کار خودش را دارد و ارزش پیشنهادی خودش را دارد و باید بر همین اساس فعالیت کند.
اما مهندس کاظمی در این گفتگو به موضوع فروش پرداختند. ایشان بیان کردند که امروزه سازمانی میتواند خودش را با بازار جدید وفق دهد که چابک باشد و از فرصتها استفاده بهینه کند. در بازارهای سنتی کسانی که سعی بر جمع کردن دیتا میکنند، باید دیتها را تبدیل به knowledge کنند و knowledge را تبدیل به information کنند و information را تبدیل به culture کنند. یعنی اعداد را در بستر فروش و دیجیتال در آورند و این اعداد تبدیل به اطلاعات میشود و اطلاعات تبدیل به علمی میشود تا ببینیم بازار به کدام سمت حرکت میکند و باید چه کنیم و سپس رفتاری که انجام میدهیم فرهنگ سازمان ما را شکل میدهد. زیرا رفتاری که کارمندان با مشتری دارند فرهنگ آن سازمان را به مشتریان نشان میدهد. بعد از culture فرهنگی که ساخته شد به عنوان یک ارزش در کل دنیا از آن نام برده میشود.
در این نشست از صحبتهای ارزشمند آقای دکتر عشقی پور هم استفاده کردیم. موضوعی که جناب دکتر بیان کردند با این سوال شروع شد نسبت تکنولوژی با مارکتینگ چیست؟ ایشان ابتدا در مورد ماهیت تکنولوژی صحبت کردند و ان را اینطور توضیح دادند: انسان از ابتدا با حیرت مواجه شد و دوست داشت ببیند دنیا به چه شکلی است و سعی کرد دنیا را به شکلی که در ذهنش بود تغییر دهد. این که جستجوکرد و فهمید دنیا به چه شکلی است و آن را شناسایی کرد شد علم، آن چیزی که میخواست دنیا به آن شکل شود تا نیاز او را تامین کند میشود تکنولوژ و وقتی دنیا را تغییر داد تکنولوژی به وجود آمد. او تکنولوژی را جهان آرزوهای ما انسانها دانست.
سپس به مفهوم مارکتینگ پرداختند و مارکتینگ را نزدیک به ترقیب توضیح دادند، ترقیبی که زورمندانه نیست و از طریق تعامل و معامله ایجاد میشود. دکتر عشقیپور گفتند مارکتینگ چیزی است که شما با آن آدمها را ترغیب میکنید کاری که شما میخواهید را انجام دهند. البته فضای دیجیتال کمک کرده که ما در آن اثری از خودمان جا بگذاریم و این اثرها به دیتاهای بزرگتری تبدیل شوند تا بتوانیم رفتارهای جمعی را بهتر بشناسیم و کمک میکند در حوزه های مختلف محرکهای بهتری طراحی کنیم.
جناب دکتر از امکانات فضای دیجیتال صحبت کردند و گفتند شما امکان این را دارید که در این فضا با افراد بیشتری در ارتباط باشید و محرکهایی که طراحی کردید را به افراد بیشتری نشان دهید. هر چه این تکنولوژی جلوتر رود دنیا تغییرات بیشتری میکند و با دنیا و افراد جدیدی روبرو هستیم. پس به عنوان یک مارکتر باید ابزارها و تکنولوژی های جدید را بشناسیم تا در فرآیند کلاسیک ارتباط انسان با انسان بتوانیم به درستی به کار ببربم.