مقالات
یلدا جشن بدرقه اسطوره رپیتوین
يلدا، آييني ملّي است که با گذر زمان سینه به سینه منتقل شده است. بسیاری از رسوم یلدایی ریشه در اسطوره ها دارد. اسطورههایی که در پس غبار زمان به فراموشی سپرده شده اند. می توان گفت، یلدا با اسطورهها پیوندی ازلی دارد. اسطوره ای از یلدا که کمتر به آن پرداخته شده، ریپیتون است. رپیتوین، ایزد گرمای نیمروز و فرمانروای ماههای تابستان می باشد و مراسم یلدا و دور هم جمع شدن آن، جشنی برای بدرقه رپیثوین است.
دوره تاریخ هنر معاصر ایران و جهان در مدرسه ایده
یلدا
یلدا به معنای میلاد، نام دیگری است که ایرانیان برای شب چله، به آن دليل كه نخستين شب چله بزرگ زمستان است به کار می برند. ایرانیان در زمانهای قدیم، یک نوع تقویم کلی نگر هم داشتند. این تقویم بیشتر در کارهای کشاورزی و دامپروری کاربرد داشت. آنها دو موقع از سال را به نام چله میشناختند. چله تابستان که از تیر شروع میشد و چله زمستان که از دیماه. چلهها هر کدام به دو دوره تقسیم میشدند؛ چله بزرگ و چله کوچک. چهل روز ابتدایی را چله بزرگ و بیست روزِ بعد را چله کوچک مینامیدند. چله بزرگ زمستان که درست بعد از شب یلدا آغاز میشود؛ شروع زمستان است و شدت سرما در آن بیشتر است. چله بزرگ تا دهم بهمن طول میکشد. پس از آن، چله کوچک شروع و تا اول اسفند ادامه دارد. شدت سرما در چله کوچک کمتر است و آسیب کمتری هم میرساند. چهار روز پایان چله بزرگ، و چهار روز آغاز چله کوچک را، چهار چهار میگویند که نهایت شدت سرما در این مدت اتفاق میافتد.
یلدا بسیار کهن و مربوط به دوران پیش از زرتشت و شب زاده شدن ایزد مهر است. پايان فصل خزان و آغاز سپيدي زمستان را ايرانيان از ديرباز با جشني به شكوه مهرباني و عظمت مهرورزي است؛ گرامی می دارند. ايرانيان شب سرد يلدا را به اميد ديدار خورشيد درخشان، به صبح مي رسانند تا استقبالي با مهر و عطوفت از مهر فروزان هستي داشته باشند. مراسم یلدا رسوم ویژه آریایی ها می باشد و هزاران سال است آن را در ایران برپا می دارند این مراسم مخصوص پیروان آئین مهر است. معارض و ضد تاریکی، روشنایی است. تاریکی نماینده اهریمن و روشنایی از تجلیات و آثار یزدانی می باشد به همین مناسبت در شبها آتش می افروختند تا عاملان اهریمن بگریزند آتش همچون خورشید در نزد ایرانیان باستان تقدسی ویژه داشت و در شب یلدا یا شب تولد خورشید آتش می افروختند و خوان ویژه ای می گستردند و از میوه های تازه فصل و میوه های خشک در سفره قرار می دادند.
اسطوره
اسطوره عبارت است از، روایتی نمادین درباره خدایان، فرشتگان و موجودات فوق طبیعی و به طور کلی بیانگر جهان بینی یک قوم به منظور برداشت و تحلیل خود از جهان. قدمت اسطوره به درازای عمر بشر می باشد و معنای آن در جوامع ابتدایی، به عنوان امور مقدس و گاه فراطبیعی است. اسطوره را باید داستان و سرگذشت مینوی لحاظ نمود که اصل آن معلوم مشخص نمی باشد وبا آیین ها و عقاید دینی پیوندی نا گسستنی دارد. اسطوره ها مي توانند مظهر و سمبل شخصيت هايي باشند كه آدمي به رمز آنها را تصوير ميكند. شخصيت هايي كه گاه آميخته از دو نيروي متفاوت و متناقض هستند و گاه آميخته از چندين نيرو و گاه سمبل يك نيروي خاص جنس اسطوره از جنس شعر است.
لوازم و زيبايي و زشتي و بيان و شكل شعر مهم نيست، آنچه كه مهم است پيامي است كه آن شعر ميتواند داشته باشد، پيامهاي يكساني كه به شيوه هاي گوناگون بيان مي شود. اسطوره روایت یا داستانی است که در آن خدایان یک یا چند نقش اساسی دارند فرق میان سازنده اسطوره و صاحب قصه و رمان بی نام بودن اسطوره پرداز می باشد. به هر صورت در عصر كنوني پرداختن به دنياي اساطير و جولان زدن در عرصة آن همچون پرداختن به هر مقولة ديگر، مي تواند روزنه ای باشد براي رهايي و بيداري. آگاهي يافتن از دنيا و چهره هاي اساطيري اگرچه كليد و راه حل مشكلات و معضلات كنوني نيست، اما مي تواند وسيله اي، در بهتر فهميدن و شناختن تمدن ها و جوامع مختلف و افكار و آرزوها و آرمانهاي آنان و يافتن زباني براي ارتباط بيشتر با آنان و استحكام هر چه بيشتر اين ارتباط و شايد در نهايت راهي براي بهتر انديشيدن باشد.
اسطوره رپیتوین
رپیتوین به معنی نیمروز(ظهر) سرور و نگهبان گرمای نیمروز است که زمانی مقدس در اسطوره های ایرانی است.آفرینش در این لحظه از زمان صورت می گیرد و بازسازی جهان نیز در این زمان خواهد بود.
رپيتوين، در سنت زرتشتي، هم نام يكي از پنج گاه روز و هم نام ايزدي است كه سرپرستي اين بخش از زمان را برعهده دارد. جهان مادي در گاه رپيتوين آفريده شد. در همين گاه، در روز اورمزد وماه فروردين بودكه اهريمن نخستين بار به هستي اهوراداده (آفريدة اهور ا) حمله كرد. گاه رپيتوين زماني است؛ كه آفرينشِ مقدسِ خير هستي مي يابد و هم زماني
است كه پيروزيِ فرجامينِ خير حاصل مي شود. در ميان فصول سال نيز، فصل تابستان متعلق به اوست. ايزد رپيتوين، در آغاز زمستان بزرگ پنج ماهه، به زيرِ زمين مي رود تا ريشة درختان و آب هاي زيرزميني را گرم نگاه دارد و، در آغازِ تابستان بزرگ هفت ماهه، به روي زمين بازمی گردد.
هر زمان که دیو زمستان به جهان هجوم می آورد رپیتوین در زیر زمین پناه می گیرد و آب های زیر زمینی را گرم نگه می دارد تا گیاهان و درختان از بین نروند .بازگشت دوباره او در بهار بازتابی از پیروزی نهایی خیر است.جشن رپیتوین بخشی از جشن از نوروز است شادی رپیتوین از این است که ریشه درختان و گیاهان را با گرمای خود زنده نگه داشته است تا دوباره بتوانند جوانه بزنند. عقیده بر آن بود که رپیتوین در سال بر هفت ماه تابستان فرمانروایی می کند و در آخرین روز مهر ماه به زیز زمین می رود و دوباره از اول فروردین سربر می آورد بنابراین جشن رستاخیز او منطبق بود با فرا رسیدن نوروز. طی پنج ماه زمستان نیایش های او را که معمولا به نیمه روز اختصاص داشت حذف می کردند و تشریفات تشیع جنازه نیز ترتیب داده نمی شد زیرا رپیتوین متجلی کننده وضع جهان آرمانی بود که مرگ و ویرانی بدان راه نداشت.
یلدا جشن بدرقه اسطوره رپیتوین
اقوام آریایی بخصوص ایرانیان جشن های فصلی خاص برگزار می کردند که جز اساطیر باستانی ما محسوب می شوند. آتش افروزي در زمستان يكي از رسوم ملل مختلف جهان بوده و در ايران نيز در اوقات گوناگون سال برگزار می شده است؛ اما به نظر مي رسد ، نزد زرتشتيان، آتش افروزيِ زمستاني وظيفه اي ديني بوده و براي ياري رساندن به ايزد رپيتوين برگزار مي شده است. به جز دو جشنِ سده، يكي در ماه آذر و ديگري در ماه بهمن، به آتش افروزي ديگري نيز در ماه دي در بندهش اشاره شده است كه پس از رفتنِ ايزد رپيتوين به زيرِ زمين و برگزار مي شده است. بنابراین، اسطورة ايزد رپيتوين در مناسك زرتشتي بازتابي روشن و شگفت به جاي گذاشته است . براي بدرقة او در آغاز زمستان بزرگ، صد روز پيش از بازگشت او به روي زمين و نيز اول فروردين، كه
هنگام بازگشت دوباره اوست، آيين هايي براي اين ايزد برگزار مي شود .که جشن یلدا به بدرقه این اسطوره نیز اشاره دارد.
منابع:
http://ensani.ir