آنلاین
هشت نوع روش صفحهآرایی
ترکیب در صفحهآرایی، چینش عناصر و طرح در یک صفحه است. این فرآیند، فرآیندی خلاقانه برای طراحیهای بصری و فیزیکی است. ترکیببندی و صفحهآرایی، کلیدی برای طیف گستردهای از فعالیتها ازجمله طراحی گرافیک، طراحی اطلاعات، هنرهای تجسمی، نویسندگی و معماری است.
ترکیببندی یا نحوه کنار هم قرارگیری عناصر مختلف نقش به سزایی در اثر بخشی آن عناصر به عهده دارد. عناصر و اجزاء در کنار هم معنی واقعی خود را پیدا می کنند. پس از انتخاب عناصر مانند فرم و ساختار، رنگ و بافت و جنسیت لوگو، نقوش و آرم … مهمترین مسئله پیش روی طراحان این است که چگونه این عناصر را در کنار هم قرار دهند تا علاوه بر ایجاد زیبایی، هویت مطلوبی که برای موضوع در نظر گرفته شده به مخاطبین القا شود.
صفحه آرایی باعث ایجاد تعادل و تناسب در یک اثر می شود، زمانی که عناصر به شکل هماهنگ در کنار هم قرار می گیرند علاوه بر چشم نواز بودن باعث تعادل و توازن در کار می شود. صفحه آرایی فقط چیدن و در کنار هم گذاشتن عکس و متن تایپ شده با نظم نیست زیرا همواره زیباییشناسی با منطقی و علمی بودن تفاوت دارد. یک صفحه آرایی و ترکیب بندی خوب باید در بیان عمق موضوع و درک بهتر محتوا موثر عمل کند و این کار را میتواند با روشهای بسیاری انجام دهد که در ادامه با برخی از سبکهای ترکیبی صفحهآرایی آشنا خواهید شد:
1- وحدت در مقابل تنوع
به کارگیری وحدت در صفحهآرایی میتواند یک سبک خاص باشد.این روش یک نوع طراحی است که قوانین یکسانی را برای همه عناصر طراحی مانند ساختار یا ظاهر و احساس مشترک تعیین میکند. این یک رویکرد ظاهرا پیچیدگی خاصل ندارد و از یک موضوع یا یک فرم واحد برای ایجاد یکپارچگی و احساس سازماندهی چیزها استفاده میکند. تنوع اما رویکردی مخالف دارد که تنوع ساختار و فرم را در طرحی که معمولاً یک تکنیک بسیار چالش برانگیز دارد، در برمیگیرد.
2- تقارن در مقابل عدم تقارن
تقارن طرحی است که از اشکال و فرمهای متقارن مانند مستطیل یا دایره استفاده میکند. اشکال متقارن ظاهری متعادل و منظم به یک طرح میبخشد. استفاده از اشکال نامتقارن معمولاً رویکرد پیشرفتهتری در نظر گرفته میشود که میتواند به لحاظ پیچیدگیای که ایجاد میکند، از نظر زیباییشناسی جذابتر و منحصربهفردتر باشد.
3- سلسلهمراتبی در مقابل هم سطح بودن
سلسلهمراتب یک طرح دارای ساختار طبقاتی است که اشیا را به یک ساختار درختی با شاخههای مختلف تقسیم میکند. رویکرد مخالف یک ساختار سلسهمراتبی یا هرمی، رویکرد هم مسطح است که طبقهبندی و ساختار را به حداقل میرساند.
4- شباهت در مقابل تضاد
از شباهت بین عناصر میتوان برای ایجاد هماهنگی و همین طور ریتم در درون طرح استفاده کرد. اما کنتراست یا تضاد برای برجسته کردن عناصر، جهت دادن به چشم یا تحریک بصری بهره برد.
5- فضای پر در مقابل فضای خالی
فضای خالی که اغلب بهعنوان فضای منفی از آن یاد میشود، استفاده از فضاهای بدون عناصر گرافیکی و متن در یک طرح است. در مورد معماری، فضای پر شامل مناطقی است که افراد در آن زندگی و کار میکنند و فضای خالی مناطقی است که برای مثال جایی برای عبور و مرور است. در طراحی بصری، از فضاهای خالی برای زیباییشناسی و بیشتر دیده شدن و متمایز کردن عناصر استفاده میشود.
6- ثبات در مقابل متغیر بودن
پایداری یک رویکرد ایستا، قابل پیشبینی و تثبیتشده برای طراحی است که بهطورکلی یادگیری آن راحت و آسان است. طراحی متغیرها شامل مواردی مانند اطلاعات زمینهای، حرکت یا عملکردهای پیشبینی نشده است که یادگیری و به کارگیری آنها سختتر، اما قدرتمندتر است.
7- مکانیکی در مقابل ارگانیک
در طراحی مکانیکی از اشکال و فرمهایی استفاده میشود که میتوان با خط کش یا سایر ابزارهای هندسی ترسیم کرد. یک طرح ارگانیک با دست کشیده یا طبیعی به نظر میرسد که جذابیت های خاص خودش را به همراه دارد.
8- ایستا یا استاتیک در مقابل پویا یا دینامیک
انطباقپذیری معیاری برای نشان دادن این نکته است که یک طرح چه تغییراتی را با توجه به ایستایی یا پویایی ایجاد میکند. بهعنوانمثال، یک صفحه وب ایستا برای نمایش اطلاعات خاص طراحی شده است درحالیکه یک صفحه وب پویا ممکن است قادر به مدیریت رسانهها و ارائه اطلاعات مختلف از منابع مختلف باشد.
شما با یادگیری و استفاده از عناصر مختلف طراحی، میآموزید که برای موضوعات و طراحیهای گوناگون میتوانید از روشهای منحصربه فردی استفاده کنید، روشهایی که با تنوعی که در اختیار شما قرار میدهند، قدرت شما در طراحی را بالا میبرند.