آنلاین
نكاتی مهم درباره فیلمنامهنویسی
از زمان پیدایش صدا در سینما، دیالوگ به عنوان یکی از ابزارهای مهم در جعبه ابزار هر فیلمسازی جا خوش کرده است. فیلمنامهنویس، وظیفه دارد کلماتی را در دهان بازیگران بگذارد تا بهترین داستانی را که میتواند بیان کند. با این حال، نوشتن دیالوگ میتواند کار دشواری باشد. چگونه شخصیتها را منحصر به فرد کنیم؟ چگونه شخصیتها را بر اساس کلماتی که به کار میبرند معرفی کنیم؟ بر اساس دروغهایی که به شخصیتهای دیگر میگویند، چگونه میتوانیم شخصیت آنها را آشکار کنیم؟ چگونه میتوانیم آنها را از یکدیگر متمایز کنیم؟ در ادامه، سه نکتهی مهم درباب فیلمنامهنویسی را بیان میکنیم:
۱. مطمئن شوید که شخصیتهای شما با یکدیگر صحبت میکنند – نه با مخاطب.
این اصل ممکن است مهمترین قاعدهای باشد که هنگام نوشتن دیالوگ باید در نظر داشته باشید. شخصیتها با یکدیگر صحبت میکنند، و هرگز با مخاطبان صحبت نمیکنند. وقتی شخصیتهای شما در حال صحبت کردن هستند، مردم میتوانند بفهمند که یک شخصیت چه زمانی چیزی را صرفاً به نفع مخاطب میگوید. در حین نوشتن، از خود بپرسید که چرا شخصیت برای گفتن چیزی انگیزه دارد. اگر تنها پاسخ، ارائه اطلاعات به مخاطب است، باید از این کار جلوگیری کنید. این بدان معنا نیست که مخاطب باید گم شود، اما باید بدانید که چرا شخصیتها این اطلاعات را به یکدیگر میدهند. و اگر دلیلی برای انجام این کار وجود نداشته باشد، احتمالاً فیلمنامه شما مشکلات بیشتری در بخش دیالوگ دارد.
نمونه کلاسیک صحنهای که این کار را واقعاً به خوبی انجام میدهد و نمایش عالی را به گونهای ارائه میکند که برای شخصیتها و سطح دانش و درک آنها طبیعی است، صحنهای در Raiders of the Lost Ark بین ایندیانا جونز و ماریون در نوار نپال صحنه مملو از تاریخ بین شخصیتها است و به ما بهعنوان مخاطب چیزهایی نشان داده میشود که به ما کمک میکند پویایی آنها را درک کنیم، اما هرگز احساس نمیکنیم که آنها برای ما اجرا میکنند، آنها به سادگی با یکدیگر صحبت میکنند.
۲. مطمئن شوید که گفتگو باعث پیشبرد داستان نمیشود.
اغلب، نویسندگان با این باور اشتباه کار میکنند که فیلمنامه نویسی فقط نوشتن دیالوگ است. چیزهای بیشتری در این مورد وجود دارد، و دیالوگ به ندرت ابزاری است که باید برای پیشبرد داستان از آن استفاده کنید.
وقتی آلفرد هیچکاک با نویسندهای کار میکرد، روند اینگونه پیش میرفت: هیچکاک و فیلمنامهنویس با دقت تمام ضربات داستان را ترسیم میکردند. در مورد چگونگی و چرایی کاراکترهایی که کاری را انجام میدهند و به جایی میروند که برای پیشبرد طرح باید انجام میدهند، تصمیمگیری میشود. سپس هیچکاک فیلمنامه نویس را رها می کرد تا کارهایی را که از نظر او اهمیت کمتری داشت انجام دهد. آنها «فقط دیالوگ را مینوشتند». از آنجا که داستان بر اساس اقدامات شخصیتها و پیش فرض طرح تنظیم شده بود، دیالوگ تقریباً فرعی بود. همه دیالوگها از ضرورت موقعیتها و شخصیتهایی نشأت میگرفت که طرحریزی شده بود.
نکته دیگری که باید به خاطر بسپارید این است که اگر شخصیتها در مورد آنچه در صحنه میگذرد، صحبت میکنند، صحنه خیلی خوبی نخواهید داشت. اجازه دهید خود صحنه، روند داستانی را پیش ببرد.
آموزش فیلمنامه نویسی
۳. شخصیتهای خود را رازآلود کنید.
این مورد یکی از سرگرم کنندهترین بخش دیالوگنویسی است. شخصیتهایی که دارای اسرار هستند به ساخت یک شخصیت به روشی واقعاً پویا کمک میکند، و ابزارهای زیادی را در گفتگوی آنها ارائه میدهد تا پی ببریم چگونه میتوانند حقیقت را پنهان کنند. آنها همچنین مهمات بسیار قدرتمندی را به شما میدهند تا زمانی که تصمیم به گفتن حقیقت میگیرند، از آن استفاده کنید. اینکه آنها به چه کسی و چه زمانی حقیقت را میگویند میتواند تأثیر زیادی بر داستان بگذارد و موقعیت هایی را ایجاد کند که مخاطب را جذب کند. همین امر در مورد Knives Out صادق است، وقتی در پایان از حقیقت جنایت یاد میکنیم، اگرچه هدف از گفتوگو در نظر گرفتن حقیقت است و در پایان، رازدار آن را تأیید میکند.
اگر علاقهمند هستید که نکات بیشتری را در باب فیلمنامه نویسی بدانید، با شرکت در دوره فیلمنامهنویسی مدرسهی هنری ایده، تمام فوت و فن دیالوگ نویسی را زیر نظر استاد محسن گلستانی فرا بگیرید. برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاهده طرح درس اینجا کلیک کنید