مقالات
میزگرد تخصصی برندسازی شخصی
پنجشنبه ۱۷شهریور ماه، موسسه ایده میزگردی درخصوص پرسونال برندینگ (برندسازی شخصی) با حضور دکتر سلطانعلی موسس مدرسه هنریفرهنگی ایده، دکتر حامد کاظمی مدرس و مشاور کسبوکار، دکتر امیرکمالی مدرس و مشاور کسبوکار برگزار شد.
در این میزگرد به تعریف پرسونال برندینگ، الگوهای موثر در پرسونال برندینگ و چگونگی رشد و ارتقا در این حوزه پرداخته شد.
ابتدا دکتر سلطانعلی بهعنوان میزبان و یکی از مشاوران حاضر در این نشست با معرفی دیگر مهمانان مدعو و مقدمهای بر تعریف برند و انواع آن به موضوع پرسونال برندینگ پرداخت.
سلطانعلی با اشاره به اینکه برند میتواند متعلق به یک محصول، خدمت، کمپانی، ایونت، مکان، مقصد گردشگری، هر موضوع و فرآیندی باشد از برند شخصی صحبت کرد که مختص همه افراد بشر است اما افراد کمی به آن توجه میکنند. او خاطرنشان کرد درواقع نام، تخصص، موقعیت اجتماعی، کردار، منش، بینشها و نگرشها برند یک شخص را میسازد.
سلطانعلی سپس با معرفی تعدادی افراد شناخته شده در سطح جهانی از چند عامل بهعنوان عامل پیشبرنده در ساخت برند شخصی نام برد که شامل کشف جوهره وجودی، متمایز کردن خود از دیگر توانمندان فعال در حوزه فعالیتمان و نشان دادن استعداد و توانمندیهایمان از طریق ارتباطات اجتماعی میشود.
سلطانعلی در ادامه به توضیح هر یک از موارد ذکر شده پرداخت تا موضوع را دقیقتر بررسی کند.
در رابطه با جوهره وجودی گفت: وقتی از جوهره وجودی صحبت میکنیم منظور این است چه کسی هستیم، چه علائقی داریم، چه چیزهایی ما را به هیجان میآورد، شیوهی زندگیمان، ارتباطاتمان، مهارتها، تواناییها و استعداد ذاتیمان چیست.
سلطانعلی در رابطه با متمایز شدن در حوزه شغلی به نکاتی چون شناخت مخاطب و ارزشی که برای مخاطب میتوان ارائه کرد اشاره کرد.
مرحله بعد شامل نشان دادن تواناییهایمان به مشتری و نحوه کمکرسانی در زمینه محصول یا خدمات موردنظر است.
دکتر سلطانعلی در ادامه الگوهایی برای موفقیت در حوزه برندسازی معرفی کرد.
برندسازی و مدیریت برند - brand management
الگوی اول 4p:
که باید روی توانمندیها و تخصص خودمان تعصب بهجا و منطقی داشته باشیم و اشتیاق به یادگیری و بهبود مستمر جزو لاینفک برنامهمان باشد.
باید توانمندی متقاعدسازی دلشته باشیم یعنی بتوانیم هم خودمان و هم دیگران را در شرایط مختلف بدون اعمال فشار به شکل منطقی متقاعد کنیم.
از خودمان احرای خوبی بهحا بگذاریم؛ بدون اغراق، واقعی و شفاف.
همیشه و همهجا در تصمیماتمان استراتژی داشته باشیم.
دیگر الگو در زمینه پرسونال برندینگ الگوی اپیک است که اشاره میکند به مانایی، پایایی، پویایی و رفع نیازهای جدید مخاطبان و مشتریان.
مدل یا الگوی دیگر در این زمینه الگوی برِک است. در الگوی برک از تمایزها صحبت میشود. چگونه تمایز ایجاد کنیم و چگونه روابط خود را بر مبنای همین تمایز حفظ کنیم. چگونه دانش و آگاهی خود را همواره به روز کنیم و چگونه عزت و احترام برای خود کسب کنیم.
سلطانعلی بعد از ارائه مطالب فوق بحث خود را خاتمه داد و از دکتر حامد کاظمی برای ادامه مبحث پرسونال برندینگ دعوت به صحبت کرد.
دکتر کاظمی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار با توضیح مختصر و سادهای از پرسونال برندینگ به این معنا که پرسونال برندینگ تصویری ذهنی از ما در دیگران است که دیگران ما را با آن میشناسند و به یاد میآورند از شخصی به نام تام پیترز نام برد که بیستوپنج سال پیش با نوشتن مقالهای برند شخصی را مطرح کرد. از نظر تام پیترز پرسونال برندینگ مهمترین عامل برای رشد کسبوکار است و هر شخص جدای از کسب و کار خود باید خود را مثل یک شرکت بداند تا بدین نحو خود را مدیریت کند. پیترز تلاش برای پرسونال برندینگ را مترادف با تلاش برای رشد و موفقیت شغلی و طی کردن سریعتر مسیر شغلی میداند.
کاظمی مواردی چون پایداری، تداوم و نگهداری از برند شخصی را مهمترین عامل در پرسونال برندینگ معرفی کرد؛
همچنین متذکر شد برند شخصی درک افراد از حوزه تخصصی ما است اما اینکه بدانیم چگونه صدای خودمان را به سراسر دنیا برسانیم نیازمند مهارت است.
دکتر کاظمی دو رویکرد کلی در برند را معرفی کرد.
رویکرد محصولمحور_فروشمحور که مبنا و منشا اثر محصول است؛ بدین معنی که قصد فروش محصولی را داریم و منشا آن یک محصول است مثل گوشی موبایل یا اتومبیل یا…
رویکرد دیگر شخص محور است یعنی مبنا و منشا اثر شخص است و این شخص باید باورپذیر باشدو این باورپذیری سلسله مراتبی دارد که اگر آن مراتب طی نشود باورپذیری هم اتفاق نمیافتد. در این خصوص باید به این نکته توجه داشته باشیم که بعضی افراد ذاتا برند هستند. این اشخاص کاریزماتیک هستند و قابلیت بودن را دارند حتی بعد از مرگشان.
در مقابل بعضی افراد تلاش میکنند برند شوند اما هرگز این قابلیت را پیدا نمیکنند و گاه در اوج و گاه در فرود هستند چرد که شخصیت متزلزلی دارند.
برخی افراد نیز برای مدت کوتاهی برند میشوند و سپس از یاد میروند. این افراد قابلیت برند شدن دارند اما قابلیت برند بودن را ندارند.
دکتر کاظمی با تعریفی از برندینگ شخصی بحث را به پایان برد. برندینگ شخصی به معنای فرآیند تحلیل، درک و شکل دادن به نحوه نگرش و تصویر ذهنی جهان بیرونی از ماست و فراتر از استراتژی بازاریابی است به دلیل اینکه خیلی بیشتر از بازاریابی میتواند برای برند، محصول و کالایمان کار کند و بهترین راه برای دستیابی به مخاطبان بیشتر و ایجاد یک شخصیت جهانی است.برندینگ شخصی راهی برای نشان دادن منحصربهفرد بودن تخصصهای ما است؛ بنابراین یکی از مهمترین داراییهای یک شخص میتواند نام تجاری او یا همان پرسونال برندینگ باشد پس ابتدا باید جذابیت رقابتی داشته باشیم سپس مزیت رقابتی.
دکتر کمالی در ادامه میزگرد با توضیحی در رابطه با تاثیر آرکیتایپها در پرسونال برندینگ جلسه را پیش برد. ایشان با اشاره به این مساله که برند ساختن در ناخودآگاه ما رخ میدهد، پرسونال برندینگ را سخت و زمان بر دانست. کمالی با توضیح سادهای از تیپهای شخصیتی که از نظریه یونگ نشات گرفته به اهمیت درنظر گرفتن تیپهای شخصیتی در برندسازی شخصی اشاره کرد و خاطرنشان کرد شناخت این تیپها منجر به شناخت خود و در نتیجه رشد و ارتقا در حوزه کاری هر شخص خواهد شد.
شناخت خود باعث یکپارچگی در رفتار، گفتار و کردار میشود و کسانی که مدام شخصیت حقیقی خود را پنهان میکنند در امر برندسازی موفق نخواهند شد.
کمالی همچنین متدکر شد برند جزو داراییهای ناملموس است به طوری که در تراز تجاری ارزش برند درنظررفته میشود.
کمالی در آخر عنوان کرد حوزههای مختلف منطقی، احساسی و فیزیکی برای پرسونال برندینگ وجود دارد اما قرار گرفتن در همه حوزهها امکانپذیر نیست و نمیتوان در همه حوزهها به برندشخصی رسید.
در انتها بعد از اتمام جلسه، مشاوران و کارشناسان نام برده به سوالات حاضرین در جلسه پاسخ دادند.