آنلاین
تناسخ به شیوه پروانهها
نقدی بر آثار نازلی عباسپور با عنوان «تناسخ» در وبسایت گالری راه ابریشم
نازلی عکاس و نویسنده جوان متولد ۱۳۵۴ است که نمایشگاههای انفرادی و گروهی بسیاری در ایران، آلمان، اتریش، ترکیه برگزار کرده است. او هم چنین برنده چندین جایزه از این فستیوالهای بینالمللی شده است.
تناسخ مجموعهای از 10 اثر با تکنیک کلاژ است که از ترکیب خیال انگیز و عجیب عکسهای قدیمی خانوادگی او شامل چهرهها و فیگورها با پروانهها خلق شده است.
عنوان این نمایشگاه برگرفته از اعتقادی فلسفی است که در آن روح پس از مرگ، زندگی جدیدی را به شکل فیزیکی با جسمی متفاوت آغاز میکند. روح بهعنوان یک جاودانه همواره پس از مرگ جسم بهصورت نوزاد، حیوان یا شیای جدید ظهور میکند تا دوباره زندگی کند و این چرخه تا زمانی ادامه مییابد که روح از آلودگیها، غفلتها و نادانیها پاک بشود.
در این مجموعه هنرمند سعی داشته است اعتقاد خود را به تناسخ مطرح کند.
بنا بر گفته هنرمند هدف از خلق این آثار، “کشف خود در لابهلای عکسهای قدیمی و فهم این موضوع است که زندگی اکنون او تا چه حد شبیه یا برگرفته از گذشتگان اوست.”
این بار نازلی با انتخاب المان پروانه که نماد دگردیسی، نو شدن، تولد دوباره و به معنایی دیگر پاک و زلال شدن است، در کلاژ عکسهای خود سعی در بیان حس و اعتقادات شخصی خود به مسئله تناسخ دارد که خود بحثی طولانی و فلسفی در مسیر خودشناسی است.
او در استیتمنت خود اینگونه آورده است:
تنپوش مرگم را پیله بنامید
میخواهم پروانه بشوم.”
پژمان ترکمان
او در بیشتر آثار سعی در عدم نمایش صورت افراد بهصورت واضح و یا نمایش بهصورت مخدوش کرده و از پروانهها برای این منظور استفاده کرده است. این پروانهها در ابعاد و اندازههای مختلف بر روی تصاویری از افراد با جنسیت و سنهای مختلف قرار گرفته است.
نازلی با انتخابی آگاهانه از پروانهها برای بیان ارتباط قوی خود با آزادی و به نمایندگی از زیباییهای طبیعت از آنها در آثار خود استفاده کرده است.
انتخاب عکسها در آن حالت قدیمی، کهنه و البته محو خود نمادی از زندگیهای متعدد و در گذشتههای بسیار دور است و اشاره به این نکته دارد که هنرمند به زندگی مجدد در کنار عزیزانش و دیدار آنها در زندگی بعدی خود امید دارد. او نیز تمایل دارد همچنان در کنار آنها زندگی بعدی خود را هم چنان تجربه کند.
این موضوع که در برخی عکسها روح یک جسم به تعداد زیادی پروانه تبدیل شده است این ذهنیت را در فرد ایجاد میکند که گویی روح بزرگ او در هزاران پروانه متجلی شده و روح او میتواند بارها و بارها در جسمهای مختلف در آن واحد ظهور کند و بدون محدودیتهای انسانی پرواز کرده و بیشازپیش رهایی و آزادی را تجربه کند.
به عقیده من بهترین اثر و کاملترین بار معنایی را در این اثر میتوان مشاهده کرد.
تناسخ بارها در آثار زیادی دستمایهای برای بیان مشغولیات ذهنی و فلسفی هنرمندان در دورههای مختلف هنری شده است. اما این بار نازلی با تکیه بر تکنیکی که سابقاً توسط دو هنرمند ایرانی برای بیان موضوعاتی دیگر استفاده شده بود، اعتقادات ذهنی خود را خلق کرده است.
این نمایشگاه به دلیل این شباهت در تکنیک اجرای دو هنرمندی که در ادامه میآید حرف و حدیثها، موافقان و مخالفان خود را داشت که به آن میپردازیم.
- نمایشگاه ژینوس تقی زاده با عنوان سنگ، کاغذ، قیچی در بهمن 1387 در گالری آران نیز با طرح موضوع ستون گمشدگان در روزنامههای سالیان دور و تداوم خاطرات دلهره آور او با تکنیک ترکیب روزنامه و پروانه.
- نمایشگاه تصویر خیال مجموعه آثار بهمن جلالی که از ترکیب تصاویر زنان و مردان قاجار با نوشته گل و تصاویر دیگر خلق شده است و بازگو کننده فرهنگ و زندگی اجتماعی مردم آن روزهاست، نمونههایی از این تکنیک برای بیام مقاصد هنرمندان است.
حال گذشته از این شباهتها در انتخاب موضوع و تکنیک، نازلی به خوبی توانسته است باورهای فلسفی، ادراک شخصی و زندگی زیسته خود را بیان و مخاطب را از آنچه در جهان درونیش میگذرد، با استفاده از عکسهای خانوادگیاش آگاه سازد.
نازلی سعی دارد تلنگری به مخاطب بزند در خصوص این موضوع که روح او در زندگیهای گذشته در چه کالبدهایی قرار داشته و از آن بهتر اینکه آیا او در زندگی بعدی خود فارغ از خوب و بد بودن و با توجه به عملکرد اخلاقی شخص در زندگی اکنونیاش در چه کالبدی قرار خواهد گرفت، انسان را به فکر فرو میبرد.
نوشته: یلدا ابدی دانشجوی دوره تجزیه تحلیل و نقد آثار هنری، نقدنویسی و استیتمنت نویسی