آنلاین
آیا کارشناس هنری می تواند اثر هنری تولید شده توسط ماشین را تشخیص دهد؟
اگر بزرگان تاریخ هنر امروز زنده بودند و کار خلاقه می کردند، آیا آن ها نیز از این مسئله احساس خطر می کردند؟ و آیا کامپیوترها و کدها می توانند امیدوار باشند که عمق احساسی را که به هنر، بزرگی، جذابیت و معنا می بخشد؛ بازتولید کنند؟
برای پی بردن به این موضوع، ما چالشی را برای سه کارشناس هنری در نظر گرفتیم. بِندور گروسونور، مورخ هنر و مجری برنامه شاهکارهای گمشده بریتانیا از بیبیسی. جی جی چارلزورث، منتقد هنری و سردبیر ArtReview و پیلار اردوواس، بنیانگذار گالری مایفر اردواس. هر کدام از آن ها دعوت شده بودند تا به جفت آثار هنری با سبک و دوره مشابه در زوم نگاه کنند تا ببینند که آیا می توانند بفهمند کدام یک توسط یک ماشین تولید شده است یا خیر. هر سه اعتراف کردند که این کار سخت تر از حد انتظار آن ها بود.
اکسپرسیونیسم انتزاعی
بِندور گروسونور: «حتی اگر این دو اثر، هر دو نیز، واقعی بودند، من نمیدانستم باید از کجا شروع کنم. نمی توانم در مورد هیچ یک از آن ها چیز جالبی برای گفتن به ذهنم بیاورم. یکی از آن ها احتمالا نقاشی بسیار معروفی است که باید در مورد آن بدانم، اما خوب من در مورد هنر انتزاعی خیلی بی اعتنا هستم. من می خواهم نقاشی سمت چپ را به تولید هوش مصنوعی اختصاص دهم، اما احساس می کنم چیزی کمی دیجیتالی در مورد برخی از خراش ها در تصویر سمت راست نیز وجود دارد. تصویر سمت راست به نظر می رسد محصول … اوه، نمی دانم! بله، من به این که تصویر سمت چپ اثر هوش مصنوعی است پایبند خواهم بود.»
کارشناس: اشتباه است. «خب، به نظر من تصویر سمت راست بهتر از آن سمت چپیست. من واقعا چیزی شبیه به این را روی دیوارم ندارم، اما اگر شما به من این تابلوها را پیشنهاد می کردید، در واقع به سراغ تولید هوش مصنوعی می رفتم. چیزی کمی در مورد رنگ ها و شکل ها وجود دارد که کمی مرا به یاد آثار “بن نیکلسون” می اندازد.»
جی جی چارلزورث : «مشخص است که انتزاع بسیار نامتعارف است و در شکل گیری و ترکیب بندی لنگر نمی اندازد، بنابراین باید هر کدام را براساس شایستگی های خود نقاشی ارزیابی کنید. در واقع تنوع بیشتری در تصویر سمت چپ وجود دارد و استقرار این علائم خراش مانند بسیار پیچیده است… این سبک را به این صورت برانداز کنید. من بیشتر به سمت آن تصویر گرایش پیدا می کنم. عناصر بیشتر با یکدیگر صحبت می کنند، بنابراین به نظر می رسد انگیزه ای انسانی در کار باشد. تصویر دست راست به اندازه کافی دلپذیر است، اما اصول ساختاری کمتری در آن وجود دارد، بنابراین، اگر توسط یک انسان نقاشی شده بود، من برای اهمیت دادن به آن تلاش زیادی می کردم.»
آموزش کیوریتوری و گالری داری - پروژه محور
کارشناس: صحیح «نظر دادن در مورد این ژانر، کار بسیار سختی است و ایده، و منطق منسجم مهم است. بیشتر نقاشی های انتزاعی ناشی از بحث در مورد آن چیزیست که در ذهن هنرمند ضروری است، به جای آن چه که می تواند دلبخواهشان باشد. تصویر سمت چپ ظریف تر به نظر می رسید، اما می توان آن را با دیدن آثار” Cy Twombly” بیش از حد شبیهسازی کرد.»
پیلار اُردُواس: «در مورد اشکال و خطوط در تصویر سمت چپ مطمئن نیستم، اما این باعث می شود به اوایل “پولاک” فکر کنم، هرچند رنگ آمیزی در آثار او کمتر است. تصویر سمت راست می تواند به بسیاری از آثار اولیه برخی از اکسپرسیونیست های انتزاعی یا شاید “تانکدی” و برخی هنرمندان ایتالیایی دهه های 1950 و 60 مربوط باشد. من مطمئن هستم که هوش مصنوعی به این آثار موجود نگاه می کند تا چیزی بر اساس آن ها بسازد، اما من همچنان می گویم اثر سمت راست واقعی است.»
کارشناس: اشتباه است. «وقتی اثری توسط هنرمندی خاص که به خوبی می شناسید؛ نباشد، تشخیص این که چه چیزی خلق او نیست، بسیار سخت تر است. در مورد یک هنرمند خاص، شما به نحوه کار آن ها در یک زمان خاص، رنگ ها، ترکیب بندی هایشان و احساسی که باید در لحظه داشته باشند؛ نگاه میکنید. وقتی اثر می تواند متعلق به هر هنرمندی باشد، باید کمی تصادفی تر نگاه کرد و نظر داد.»
طبیعت بی جان هلندی
بِندور گروسونور: «بشقاب سیب در سمت چپ شبیه یک نقاشی از “آدریان کورت” است. کاملا پیچیده و من انعکاس روی بشقاب را دوست دارم. گل ها کاملا ساده به نظر می رسند و گلبرگ ها کاملا بی جان، اما من فکر می کنم که شما در این جا کمی به من حقه می زنید… زیرا می توانید از آن دوران طبیعت بی جانی را انتخاب کنید که کاملا منقضی به نظر می رسد و این بخشی از جذابیت آن هاست. بنابراین تصمیم گیری بسیار مشکل است! تصویر سمت راست مملو از مواردی است که می خواهید به عنوان کاستی ها توصیف کنید: رومیزی مانند کمی مقوای تا شده به نظر می رسد. با این حال، من فکر می کنم ممکن است حتی واقعی باشد زیرا می توانم شکاف هایی را روی سطح ببینم که فکر نمی کنم هوش مصنوعی در آن جا قرار دهد و اگر این کار را کرده باشد، بسیار بسیار هوشمندانه است.»
کارشناس: اشتباه است. «واقعا؟ وای من نمی دانستم می تواند این کار را انجام دهد. خوب این خیلی خوب است.»
جی جی چارلزورث : «حقیقتا آشنا به نظر می رسند. در بسیاری از طبیعت های بی جان، گل های بسیار مرتب را می بینید. سیب ها، یا گلابی ها یا هر چه که باشد، در سمت چپ… فکر می کنم یک ایده نسبتا ناشیانه وجود دارد که رنگ قرمز را روی کدام طرف قرار می دهید و من آن ها را نسبتا بی جان و کسل کننده ببینم. توجه زیادی به انعکاس روی بشقاب شده است، رنگ آن اشتباه به نظر می رسد و من مطمئن نیستم که چرا برگ ها تا این حد پوسیده شده اند. این می تواند اثر هنرمندی باشد که هیچ کس زیاد از او خرید نکرده است و او مدت هاست که افسرده است. در یک قضاوت فوری، من تمایل دارم بگویم که این یکی جعلی است.»
کارشناس: اشتباه است. «خب، چند زنگ خطر وجود دارد. یک لحظه کمی گیج کننده وجود دارد که در آن گل قرمز سمت چپ در حال پیچ خوردن از ساقه ای است که به نظر می رسد به گل آبی متصل است. این نقاشی ها قبل از وجود رئالیسم عکاسی در آرزوی رئالیسم بودند، بنابراین اغلب در نقاشی قبل از عکاسی، این ویژگی مشترک است.»
پیلار اُردُواس: «تصویر سمت راست برای من با گل ها بیشتر شبیه طبیعت بی جان هلندی است. رنگ ها کاملا مناسب نیستند اما می توانند بازتولید حس وحشت باشند. در سمت چپ به نظر من بیشتر یک نقاشی اسپانیایی را نظاره گریم تا طبیعت بی جانی هلندی. برگ های ناقص روی گلابی واقعا خوب هستند و به مانند سایه ای روی بشقاب هستند. بنابراین فکر می کنم که این یکی واقعی است. طبیعت های بی جان تماما به نمادگرایی و شکنندگی زندگی مربوط می شوند. با برگ های پژمرده که به نوعی خورده شدهاند. این بیشتر به چیزی مربوط می شود که هنرمند در آن زمان، علاقه به کشیدن آن داشت.»
کارشناس: صحیح «اثر سمت راست از همه معنایی که انتظار دارید در این دوره ببینید خالی است. طبیعت بی جان فقط یک گلدان زیبا از گل ها یا میوه ها نیست، در واقع مملو از احساسات است. در هنر انتزاعی، بسیار تصادفی تر است، بنابراین ممکن است قضاوت کردن سخت تر باشد.»
صحنه امپرسیونیستی
بِندور گروسونور: «تصویر سمت چپ، با توجه به آن چه که من می بینم، کاملا خودانگیخته و خلاقانه است. من می توانم طرح ها را ببینم و بوم از میان آن خودنمایی می کند. در حالی که در تصویر سمت راست همه چیز کمی براق به نظر می رسد. من کمی به سنگفرش ها مشکوک هستم. درختان به مانند تیر چراغ به نظر می رسند. یا آیا تیر چراغ هستند؟ می خواهم بگویم تصویر سمت چپ واقعی است، اما زن با چه کسی صحبت می کند؟ به نظر می رسد که یک شکاف در این نقاشی وجود دارد. من آن را ساخته شده توسط انسان می دانم. فقط به این دلیل که کمی خشن تر و آماده تر به نظر می رسد.»
کارشناس: درست است. «خوب من باید بدانم که یک نقاشی “مانه” چه شکلی دارد، اما حداقل فهمیدم که توسط یک انسان است! تصویر سمت راست تقریبا کمی بیش از حد خوب است که واقعیت داشته باشد، مانند اینکه کامپیوتر برای انجام یک اثر از “پیسارو” یا چیزی شبیه به آن تلاش زیادی کرده است.
جی جی چارلزورث: «یک تصویر سمت راست بیش از حد منظم است، به نظرم می رسد که عمق کمی واضح است و درختان بیش از حد تکراری هستند. شبیه تصویری است که به جای نگاه کردن، مدل سازی سه بعدی را درک می کند و یکی در سمت چپ تمام ناهماهنگی های عجیب دل مشغولی های امپرسیونیستی را دارد. فواصل مبهم، بی تفاوتی و… این ها ارزش های انسانی هستند که دارای یک حیثیت خاص هستند و من فقط آن را در دیگری درک نمی کنم. به طور معمول، صحنه خیابان در مورد زمان، مکان و ملال بود، اما به نظر من این تصویر امری غیرعادی است. توجهی به هیچ چیز وجود ندارد و یک روحیه کاملا پیش پا افتاده است.»
کارشناس: درست. «ایجاد حس توجه صرفا به درک چهره ها و هماهنگ کردن آن ها به طور رسمی نیست. این مسائل کاملا ناملموس، خلق و خو، مکان و احساسات نیز وجود دارد. اما این لزوما به این معنی نیست که نمی تواند تصویری باشد که توسط یک هوش مصنوعی آموزش دیده در Manet تولید شده باشد.»
پیلار اُردُواس: « امپرسیونیسم، در سطح همه چیز را به شما می گوید. با این حال، در کار سمت راست، رنگ ها به نظر من می آیند و سفیدها واقعا سفید هستند. شما به سختی می توانید چهره ها را در پیش زمینه مشاهده کنید. گاهی اوقات با هنر آوانگارد شما رنگ های عجیب و غریب دریافت می کنید اما آن ها منطقی هستند و احساسات دارند. این هیچ عمقی ندارد و شکل ها کمی شناور به نظر می رسند. ترکیب سمت چپ بسیار متفاوت است. به نظر می رسد که روکشی پاستلی دارد، که ممکن است پاستل تقلید از هوش مصنوعی باشد، اما چیزی وجود دارد که بیشتر صادق است.»
کارشناس: «صحیح. جالب است که چگونه در تصویر سمت راست، دو فیگور نزدیک به جلو تقریبا بدون چهره هستند، اما در تصویر سمت چپ شما یک چهره را می بینید، بنابراین به نظرتان، اثر یک انسان می رسد. من متعجبم، فکر می کردم این مقایسه ها واضح تر می شود، اما در برخی موارد اصلا اینطور نبود.»
نویسنده و گردآورنده: ریحانه صمیمی