مقالات
عكاسی تصويرگرا چرا و چگونه به وجود آمد؟
قديمي ترين دسته بندي در عكاسي ، در همان سال اوليه اختراعش 1839، همان زمان كه مي گفتند اين پديده تركيب ( علم و هنر ) است به وجود آمد . پديده اي كه تاكنون اين دو قلمرو را فراتر از مرزهاي آن و در افق هاي تكنولوژي و رسانه ، به جهانيان شناسانده است . اين تقسيم بندي در عكاسي منجر به تشكيل دسته هاي عكاسی تصويرگرا و ناب گرا شد . اصطلاحات رايج تر براي اين دسته بندي عبارتند از ( دستكاري شده و مستقيم ) . اين دسته بندي دو شيوه ي عكاسي را مقابل هم قرار مي داد ؛ جيبز هيوز ، يكي از پيروان عكاسی تصويرگرا بود و معتقد بود : اگر نتوان تصوير را با يك نگاتيو به دست آورد ، هيچ اشكالي ندارد ، از دو يا ده نگاتيو استفاده كنيد ؛ اما وقتي عكس تكميل شد ، ارزش يا عدم ارزش آن بايد تماما مبتني بر تاثيري باشد كه بر جاي مي گذارد ، و نه ابزار و وسايلي كه براي ايجادش به كار رفته است . اين تفكر در توليد اثر هنري ، در قرن بعد به شكل بي سابقه اي اهميت يافت و ايجاد كننده هاي سبك هاي پاپ آرت ، اينستاليشن ، فوتوگرافيك و … همگي به اين هدف رسيدند كه تحت تاثير دادن مخاطبين در جريانات بيشمار رسانه اي ، پيامرساني هنر ، از جمله عكاسي مي باشد . اما زيبايي شناسي مستقيم حكم ديگري داشت ، عكاسي براي آن به وجود آمد كه ثبت لحظه كند ، مستقل باشد و عكاسي به شمار آيد ، نه آنكه در عكس ها دستكاري شود و شگردهاي ( عاريت گرفته از نقاشي ) به مدد عكاسي برسد .
در سال 1904 ، يك منتقد هنري به نام ساداكيچي هارتمن ، عكاسي مستقيم را پايه گذاري كرد و اعلام كرد : خلاصه داستان عكاسي اين است كه آن قدر خوب تنظيم كنيد كه نگاتيو عكس كامل و بي نقص باشد ، طوري كه اصلا دستكاري نخواهد ، يا اينكه اصلاحاتي جزئي براي آن كافي باشد . بيست سال بعد از هارتمن ، اينبار ادوارد وستون كه از پيروان عكاسي مستقيم بود اينگونه مطرح كرد كه راه رسيدن به عكاسي از طريق واقعگرايي است . اما دسته بندي دقيق تر عكس ها كه هر كدام انشعابي قابل تفكر و تقريبا جاافتاده شده بودند توسط يك مورخ عكاسي بومونت نيوهال در سال 1964 صورت گرفت . او گرايش عكاسي را به 4 گروه دسته بندي كرد : عكاسي مستقيم ، عكاسي فرم گرا ، عكاسي مستند و عكاسي همسنگ . او آلفرد استيگليتس ، پل استرند ، ادوارد وستون و انسل آدامز را نمونه هاي بارز كساني به شمار مي آورد كه از شيوه ي مستقيم استفاده مي كنند ، رويه اي كه در آن ( قابليت دوربين عكاسي براي ثبت دقيق تصاوير با تركيب هاي غني و وفور جزئيات براي تاويل طبيعت و انسان به كار مي رود ، بي آنكه هيچگاه تماسش را با واقعيت قطع كند )
خلاصه و مفید ممنون.