مقالات
تکنیکهای ایده پردازی و خلاقیت
تکنیکهای ایده پردازی و خلاقیت به عنوان ابزاری برای رشد خلاقیت و افزایش توان حل خلاق مسأله کمک شایانی به توان افراد در تمام مراحل خلاقیت و فرآیند حل خلاق مسأله مینماید. به عبارت دیگر هر یک از تکنیکهای خلاقیت، مرحله یا مراحلی از فرآیند خلاقیت را تقویت میکنند. این تکنیکها فردی و یا گروهی میباشند بهطوریکه محور اصلی تمام این روشها و تکنیکها، شکستن قالبهای ذهنی است.تکنیکهای فردی: مثل توهم خلاق و DO ITتکنیکهای گروهی: مثل طوفان ذهنی، دلفی، سینکتیکستکنیکهای مشترک: مثل اسکمپر، در هم شکستن مفروضات، چرا، مورفولوژیک
تکنیک طوفان ذهنی
طوفان فکری یکی از شیوههای برگزاری جلسات و مشاوره و دستیابی به انبوهی از ایدهها برای حل خلاق مسائل میباشد که در سال ۱۹۳۹ توسط «الکس آزبورن» ابداع شد. این واژه هماکنون در واژهنامه بینالمللی وبستر اینگونه تعریف میشود: اجرای یک تکنیک گردهمایی که از طریق آن گروهی میکوشند راهحلی برای یک مسأله به خصوص با انباشتن تمام ایدههایی که به طور خود به خود و درجا به وسیله اعضا ارائه میشود بیابند.این اصطلاح، اولین بار در سال ۱۹۵۳ توسط الکس آزبورن در کتابی با عنوان «تخیل عملی» محبوبیت پیدا کرد.مدیر ارشد تبلیغات؛ آزبورن، توسعه روشهای حل خلاقانه مسأله را در سال ۱۹۳۹ شروع کرد. او که از ناتوانی کارمندانش در تولید ایدههای خلاقانه برای کمپینهای تبلیغاتی به صورت منفرد، به ستوه آمده بود، شروع به برگزاری جلسات همفکری گروهی کرد و متوجه شد که کیفیت و تعداد ایدههای ایجاد شده توسط کارمندانش، افزایش چشمگیری داشته است. در ۱۹۵۸ آزبورن کلیات این روش را در کتابش با عنوان «قدرت خلاقیت شما» مطرح کرد. وی در این کتاب چنین میگوید «چگونه برای تولید ایده، یک جوخه راه بیاندازیم؟».مطالعه بیشتر ⇐ انگیزه ها و چالش های فکر در ایده پردازی و خلاقیت
روش آزبورن
آزبورن دو قاعده اساسی برای «کارایی ایدهآل» عنوان کرد:پرهیز از پیش داوری و کاهش بازدارندگی اجتماعی میان اعضای گروهتمرکز بر کمیت و تحریک تولید ایده های بیشتربه دنبال این قواعد اصلی، او متناسب با هدفهای فوق، چهار قانون کلی را برای طوفان فکری مطرح کرد:تمرکز بر کمیت:
اجتناب از انتقاد:
استقبال از ایدههای غیرمعمول:
ترکیب و بهبود ایدهها: