مقالات
طراحیهای مهمی که باعث تغییر دنیای معماری شد
مجموعه زندان ها اثر پیرانسی، 1750
در نقاشی، کاپریچیو اثری است که در آن بخشی یا تمام موضوع خلق شده و معمولاً بر معماری تمرکز دارد. سبک کاپریچیو به عنوان یک شکل هنری در اوایل قرن هجدهم ونیز، تحت تأثیر تئاتر ایتالیایی توسعه یافت. جیووانی باتیستا پیرانسی (1720-1778) هنرمند ایتالیایی بود که بیشتر به خاطر صدها حکاکی از جمله نماهایی از رم، پمپئی و مجموعههایش در “Le Carceri d’Invenzione” یا “زندانهای خیالی” شهرت داشت.
پیرانسی تنوعی در کار کاپریچی ایجاد کرد که کاملاً بر اساس تخیل او بود، نه بر اساس بناهای تاریخی معروف. زندانها در سال 1750 منتشر شدند و او حدود یک دهه بعد، آنها را دوباره کار کرد و دوباره منتشر کرد. این صحنهها با تکیه بر تجربه او در صحنه تئاتر، دنیایی تخیلی را مستقیماً از ذهن هنرمند تداعی میکنند و میتوان آن را پیشنمایشی از رندرهای مفهومی معاصر دانست.
سنوتاف برای نیوتن اثر اتین-لوئیس بولئه، 1784
اتین لوئی بولئه مفهوم ویتروی معماری به عنوان هنر ساختمان سازی را رد کرد و نوشت که «برای اجرا، ابتدا باید تصور کرد. این محصول ذهن، این فرآیند خلقت است که معماری را تشکیل می دهد». ایده ساخت معماری را بیانگر هدف خود ترویج داد. او چشم اندازی برای یک سنوتاف به افتخار سر اسحاق نیوتن ایجاد کرد که ممکن است الهام بخش بسیاری از قطعات معماری تاریخی آینده باشد. این یادبود که از طریق مجموعهای از نقاشیهای آبرنگ ارائه شده بود، یکی از طرحهای متعددی بود که او در پایان قرن هجدهم خلق کرد و در رسالههای معماری، مقالههای هنری گنجانده شد.
ساختمان پیشنهادی شامل یک کره به ارتفاع 500 فوت بود که توسط دو پایه بزرگ با صدها درخت سرو احاطه شده بود. اگرچه این سازه هرگز ساخته نشد، اما بولئه نقاشیهای آبرنگ زیادی داشت که در سال 1784 به طور گسترده در میان محافل حرفهای حکاکی شده بود. استفاده از نور در طراحی ساختمان باعث میشود که نمای داخلی ساختمان در طول روز و شب تغییر کند. این به راحتی در یک سری از بخشهایی که بولئه از سنوتاف ایجاد کرده است قابل درک است.
La Citte Nuova -اثر آنتونیو سنت الیا، 1914
آنتونیو سنت الا یک معمار ایتالیایی بود که به خاطر طراحیهای رویایی خود از شهر آینده قابل توجه بود. در سال 1912 او شروع به تمرین معماری در میلان کرد و در آنجا با جنبش فوتوریستی درگیر شد. او بین سالهای 1912 و 1914 نقشههای بسیار تخیلی برای شهرهای آرمانشهری ساخت. گروهی از این نقاشیها، با عنوان( Città Nuova «شهر جدید»)، در ماه مه 1914 در نمایشگاهی از گروه Nuove Tendenze، که او یکی از اعضای آن بود، به نمایش گذاشته شد.
صدها نقاشی باقی مانده از Sant’Elia مناظر مختلفی از یک شهر بسیار مکانیزه و صنعتی را با آسمان خراشها و گردش ترافیک به تصویر میکشد. مجموعهای از این نقاشیها در نمایشگاه دائمی در ویلا اولمو، نزدیک کومو قرار دارد. کار او مدرنیزاسیون را از دریچه آینده سازان بررسی میکند. La Citta Nuova در قلب خود بر خوش بینی نسبت به قرن بشریت متمرکز است.
خانه دوم-اینو اثر لوکوربوزیه، 1915
خانه Dom-Ino یک سازه پلان طبقه باز است که یک نمونه اولیه برای تولید انبوه مسکن طراحی شده است. نام جناسی است که کنایه از domus (لاتین به معنای خانه) و بازی دومینو را ترکیب می کند. پلان طبقه شباهت واقعی به قطعات بازی داشت و واحدها می توانستند در یک سری ردیف شوند و خطوطی از خانه های ردیفی با الگوهای مختلف را تشکیل دهند.
مدل کوربوزیه سازهای متشکل از دالهای بتنی را پیشنهاد کرد که با حداقل تعداد ستونهای بتنی تقویتشده نازک در اطراف لبهها، با یک راه پله که دسترسی به هر سطح از پلان طبقه را فراهم میکند، پشتیبانی میشود. قاب باید کاملاً مستقل از پلان های طبقه باشد، بنابراین آزادی طراحی پیکربندی داخلی را می دهد. این مدل دیوارهای باربر و تیرهای نگهدارنده سقف را حذف کرد. طراحی و طرحی که به تصویر میکشید، زمینه را برای پلانهای باز و نمای دیوارهای پردهای که در معماری مدرن یافت میشود، ایجاد کرد.
Ville Radieuse -اثر لوکوربوزیه، 1924
در دهه 1920، لوکوربوزیه پشتوانه خود را به تجارت بزرگ از دست داد تا به رویاهای خود در مورد آرمان شهر که در Ville Contemporaine و Plan Voisin نمایش داده شده بود، جامه عمل بپوشاند. او تحت تأثیر ایدههای خطی شهر آرتورو سوریا ماتا و نظریههای جنبش سندیکالیستی، چشمانداز جدیدی از شهر ایدهآل، ویل رادیوسه را تدوین کرد. این یک رویای آرمانشهری برای متحد کردن مردم در محیطی منظم به عنوان طرحی برای اصلاحات اجتماعی بود.
برخلاف طرح شعاعی Ville Contemporaine، Ville Radieuseشهری خطی بود که بر اساس شکل انتزاعی بدن انسان با سر، ستون فقرات، بازوها و پاها شکل گرفته بود. این طرح ایده بلوکهای مسکونی بلندمرتبه، گردش آزاد و فضاهای سبز فراوان را که در کارهای قبلی او پیشنهاد شده بود حفظ کرد. همانطور که در طرح پرسپکتیو او نشان داده شده است، بلوکهای مسکونی در صفهای طولانی در داخل و خارج قرار گرفتند.
شهر پلاگین توسط پیتر کوک برای Archigram، 1964
شهر پلاگین یک سازه بزرگ بدون ساختمان است، فقط یک چارچوب عظیم است که میتوان خانههای سلولی استاندارد شده را در آن جای داد. در چشم انداز کوک، «ماشین» تسلط یافته است و مردم مواد خام در حال پردازش هستند؛ اما علیرغم این فرض دیستوپیایی، مردم باید از این تجربه لذت ببرند.
این طراحی برای Archigram انجام شد، یک گروه معماری آوانگارد که در دهه 1960 تشکیل شد و نوآینده نگر، ضد قهرمان و طرفدار مصرف کننده بود. این گروه از فناوری الهام گرفتند تا واقعیت جدیدی را ایجاد کنند که صرفاً از طریق پروژههای فرضی بیان میشود. نقاشیهای اعضای اصلی گروه – پیتر کوک، وارن چالک، ران هرون، دنیس کرومپتون، مایکل وب و دیوید گرین – امروزه در نظریه شهری بسیار تاثیرگذار باقی مانده است.
رونوشتهای منهتن توسط برنارد چومی، 1980
رونوشتهای منهتن تا آنجایی که نه پروژههای واقعی هستند و نه خیالی صرف، با بیشتر نقشههای معماری متفاوت هستند. آنها که در اواخر دهه 70 توسعه یافتند، پیشنهاد کردند که تفسیری معماری از واقعیت رونویسی کنند. برای این هدف، آنها از ساختار خاصی استفاده کردند که شامل عکسهایی بود که یا رویدادها را هدایت میکرد یا «شاهد» بود. در عین حال، پلانها، مقاطع و نمودارها فضاها را ترسیم میکنند و حرکات قهرمانان مختلف را نشان میدهند که در این «مجموعه صحنه» معماری مداخله میکنند. هدف صریح رونوشتها رونویسی چیزهایی بود که معمولاً از بازنمایی معماری متعارف حذف میشدند، یعنی رابطه پیچیده بین فضاها و استفاده از آنها، بین مجموعه و فیلمنامه، بین «نوع» و «برنامه» و بین اشیا و رویدادها. این نوع تصاویر نشان میدهند که نقشههای معماری میتوانند از نمایش سه بعدی فراتر رفته و زمان چهارم را در خود بگنجانند.